شورِ دیدارت اگر شعله به دلها بکشد
شورِ دیدارت اگر شعله به دلها بکشد
رود را از جگر کوه بـه دریا بکشد
گیسوانِ تو شبیه است به شب اما نه
شب که اینقدر نباید بــه درازا بکشد
خودشناسی قدم اولِ عاشق شدن است
وای بر یوسف، اگر نازِ زلیخا بکشد
عقل،یک دل شده با عشق فقط میترسم
هم به حاشا بکشد هم به تماشا بکشد
یکی از ما دونفر کُشته به دستِ دگری ست
وای اگر کارِ من و عشق به فردا بکشد
زخمیِ کینهی من این تو و این سینهی من
من خودم خواستهام کار به اینجا بکشد
حال با پای خودت سر به بیابان بگذار
پیش از آنی که تو را عشق به صحرا بکشد
رود را از جگر کوه بـه دریا بکشد
گیسوانِ تو شبیه است به شب اما نه
شب که اینقدر نباید بــه درازا بکشد
خودشناسی قدم اولِ عاشق شدن است
وای بر یوسف، اگر نازِ زلیخا بکشد
عقل،یک دل شده با عشق فقط میترسم
هم به حاشا بکشد هم به تماشا بکشد
یکی از ما دونفر کُشته به دستِ دگری ست
وای اگر کارِ من و عشق به فردا بکشد
زخمیِ کینهی من این تو و این سینهی من
من خودم خواستهام کار به اینجا بکشد
حال با پای خودت سر به بیابان بگذار
پیش از آنی که تو را عشق به صحرا بکشد
۱.۷k
۰۸ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.