اونا تموم مدت فیلم بازی میکردن

اونا تموم مدت فیلم بازی می‌کردن؟
تصادف صحنه سازی شده بوده
بهشون یه نگاهی انداختم
همشون خیلی راحت کار شون رو میکردن
من هر شب گریه میکردم .....
اما اونا....
دیدم تار شده بود و خودمو با تکیه دادن به میز نگه داشتم
مادر جان دنبالم میگشت
مادر جان:ا.ت؟ا.ت؟
و آخرین صدایی که شنیدم صدای جیغ مار جان بود
مادر جان:ا.ت جیغغغغغغ
دیدگاه ها (۱)

کلیپ پارت قبلی سرش۸۰ تا عکس گرفتم 😐

مادر جیمین:اون دختره هرزه چطور جرعت کرده (داد ،عصبانیت)جیمین...

سوا :تو به چه حقی اونو بوسیدیا.ت:شوهرمه نباید ببوسمش؟سوا شرو...

با آرامش هم رو میبوسیدن تا اینکه در با شتاب باز شد سوا بودسو...

قلب یخیپارت ۷از زبان جونگ کوک:نمیخواستم دوباره بکارت یکی دیگ...

꧁ 𝘿𝙖𝙧𝙠 𝙡𝙞𝙛𝙚 ꧂𝙥𝙖𝙧𝙩³³البته بمانده که هدف ها مثل برق و باد حرکت...

پارت ۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط