یک روز زیبا پاییز بود
یک روز زیبا پاییز بود
هوایی که عطر سیب می داد
وآسمان آبی که می توانستم با تو تمامش,کنم
یک روز زیبای پاییزی بود
که تو در میان برگ ها ی خزان گم کردم
و از همان پاییز به بعد
دیوار دلم نم گرفت
وبوی کهنگی همه جایش, پر کرد
تو رفتی و من هنوز به دلتنگی ات محکومم
تو رفتی و من هنوز به دلتنگیت محکومم
هوایی که عطر سیب می داد
وآسمان آبی که می توانستم با تو تمامش,کنم
یک روز زیبای پاییزی بود
که تو در میان برگ ها ی خزان گم کردم
و از همان پاییز به بعد
دیوار دلم نم گرفت
وبوی کهنگی همه جایش, پر کرد
تو رفتی و من هنوز به دلتنگی ات محکومم
تو رفتی و من هنوز به دلتنگیت محکومم
۲.۲k
۳۱ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.