PART 1
PART 1
عشق شرین
فصل 1
🤍🦋🤍🦋🤍🦋🤍🦋🤍🦋🤍🦋🤍🦋🤍🦋🤍🦋🤍🦋🤍🦋🤍🦋🤍🦋🤍🦋🤍🦋
از زبان ات
صبح بود ساعت 8 بود پاشدم رفتم دستشویی کارایه لازمو انجام دادم امروز قرار بود با خواهر و با خواهره تهیونگ بریم بیرون بگردیم. من با تهیونگ مشکلی ندارم ولی اون باهام خیلی سرده و خشنه ولی بازم باید بهش احترام بزازم خب دیگه بریم بگردیم البته اگر خواهر گاو من پاشه رفتم بیدارش کنم
ات: خاک توسرت کنن پاشو لنگ ظهره انتر پاشو (عربده)
مری: وای ات ولم کن تازه ساعت 8 بزار یکم بخوابم( خوابالو)
ات: ریدم توین خوابت تا صبح داشتی تویه خواب حرف میزدی نزاشتی بخوابم... پاشو دیگه تهیونگ میاد دنبالمون (عربده)
مری: واقعا تهیونگ میاد دنبالمون وایییی ات من چی بپوشم (ذوق)
ات: اها الان عاشق تهیونگ شدی احمق اون 13 سال ازتو بزرگ تره بیا برو گمشو اماده شو
از زبان نویسنده
این دو خواهر رفتن اماده شدن (عکسشو میزارم)
ویو تهیونگ
بیدار شدم رفتم یه دوش گرفتم و بعد رفتم...........
عکس دومی لباس ات، عکس سومی لباس مری، عکس چهارمی لباس خواهر تهیونگ
لایک 🔪🔪🔪🔪🔪🔪🔪🔪🔪🔪🔪
#فیک_تهیونگ
عشق شرین
فصل 1
🤍🦋🤍🦋🤍🦋🤍🦋🤍🦋🤍🦋🤍🦋🤍🦋🤍🦋🤍🦋🤍🦋🤍🦋🤍🦋🤍🦋🤍🦋
از زبان ات
صبح بود ساعت 8 بود پاشدم رفتم دستشویی کارایه لازمو انجام دادم امروز قرار بود با خواهر و با خواهره تهیونگ بریم بیرون بگردیم. من با تهیونگ مشکلی ندارم ولی اون باهام خیلی سرده و خشنه ولی بازم باید بهش احترام بزازم خب دیگه بریم بگردیم البته اگر خواهر گاو من پاشه رفتم بیدارش کنم
ات: خاک توسرت کنن پاشو لنگ ظهره انتر پاشو (عربده)
مری: وای ات ولم کن تازه ساعت 8 بزار یکم بخوابم( خوابالو)
ات: ریدم توین خوابت تا صبح داشتی تویه خواب حرف میزدی نزاشتی بخوابم... پاشو دیگه تهیونگ میاد دنبالمون (عربده)
مری: واقعا تهیونگ میاد دنبالمون وایییی ات من چی بپوشم (ذوق)
ات: اها الان عاشق تهیونگ شدی احمق اون 13 سال ازتو بزرگ تره بیا برو گمشو اماده شو
از زبان نویسنده
این دو خواهر رفتن اماده شدن (عکسشو میزارم)
ویو تهیونگ
بیدار شدم رفتم یه دوش گرفتم و بعد رفتم...........
عکس دومی لباس ات، عکس سومی لباس مری، عکس چهارمی لباس خواهر تهیونگ
لایک 🔪🔪🔪🔪🔪🔪🔪🔪🔪🔪🔪
#فیک_تهیونگ
۶.۹k
۱۶ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.