ᵐʸ ˢʷᵉᵉᵗ ʰᵘˢʰᵇᵃⁿᵈ
#تکپارتی
#فلیکس
#یونا
#استری کیدز
علامتا؟
یونا-
فلیکس+
جیهون&
با صدای آلارم گوشیم پاشدم ساعت هشت روتشون میداد فلیکس امشب دیر قرار بود ایونت قرار بود بره از اونجایی که فلیکس باید نه حرکت میکرد من هشت بیدار شدم برم بیرون وصایل بخرم خونه رو تزیین کنم امروز شیشمین سالگرد ازدواجمون بود لباسمو پوشیدم وبرای این که مطمعن بشم پسر پنج سالمون هنوز خوابه در اتاقشو باز کردم که هعیییی خواب بود موقع بستن در لولا در جوری صدا خورد که فلیکس رو بیدار کرد...
با گرم شدن کمرم با کمک دستش به خودم اومدم...
+کجا میری بیب؟
-بیرون
+بچه هات رو تنها میخوای بزاری؟
-زود میام پسر بزرگه
+پسر بزرگه مامانی میخواد بره ایونت
+پسر کوچولومونو ببر با خودت
-باشه قشنگم
ینی قشنگ اول صبحی تر زد تو اعصابم چه صبری خدا به اوما داده
&اوما
-جونم قشنگم
&بقلممیکنی؟
-اوففف بیا بقلت کنم
&چی میخوای واسه اوپا بخری؟
-انگشتر
&عه اوپا هم همی-
-چی؟تو چی گفتی؟
&هیچی من چیزی نگفتم اوما
-که چیزی نگفتی
&نه
-چه جور انگشتری؟
&بگم اوپا منو میزنه
-اوکی منم نمیدونم اوپا قراره چی واسم بخره
&جدی؟
-ی انگشتر با الماس صورتی؟
&اره از کجا میدونی؟
-من بهش گفتم توله بوکاری
&عاوو
-چه جیگریی اخه تو سگ بچههههه
(بنده گشادیم میگیره شما فک کنین خرید کردن)
+هوووو سوپرایز
+عه اینا واسه منن مرسی
-تومگه ایونت قرار نبود بری؟
+رفتم
+تومگه قرار نبود بری بیرون؟
-رفتم
(گشادیم میگیره شما فک کنید نهار خوردن)
+پسر قشنگم
&بله
+چطوره بری پیش عمه قشنگت که امروز تولدشه(امروز تولد جیسوعه)
&نه
+سوالی نبود
+همسر قشنگم
-جونم شوهر قشنکم
+لباس بپوش این جوجه رو ببریم پیش عمش من و توهم بریم بیرون؟
-الان میپوشم
(وقتی جیهون بنده خدا رو رسوندن با کلی چک و فریاد و گیس کشی)
+عوففف
+نرویم نیلبانا؟(اکه مرد خوب رو دیده باشین منظورمو میفهمین *ی بار خیلی خوشگلللل بود تو فیلم مرد خوب)
-برویم
+آفلین
لایک نمیکنی کوشولو ددی؟
خیلی چرتتت شددد میدونممم و لطفا نظرتونو تو کامنت بگید لطفا
#فلیکس
#یونا
#استری کیدز
علامتا؟
یونا-
فلیکس+
جیهون&
با صدای آلارم گوشیم پاشدم ساعت هشت روتشون میداد فلیکس امشب دیر قرار بود ایونت قرار بود بره از اونجایی که فلیکس باید نه حرکت میکرد من هشت بیدار شدم برم بیرون وصایل بخرم خونه رو تزیین کنم امروز شیشمین سالگرد ازدواجمون بود لباسمو پوشیدم وبرای این که مطمعن بشم پسر پنج سالمون هنوز خوابه در اتاقشو باز کردم که هعیییی خواب بود موقع بستن در لولا در جوری صدا خورد که فلیکس رو بیدار کرد...
با گرم شدن کمرم با کمک دستش به خودم اومدم...
+کجا میری بیب؟
-بیرون
+بچه هات رو تنها میخوای بزاری؟
-زود میام پسر بزرگه
+پسر بزرگه مامانی میخواد بره ایونت
+پسر کوچولومونو ببر با خودت
-باشه قشنگم
ینی قشنگ اول صبحی تر زد تو اعصابم چه صبری خدا به اوما داده
&اوما
-جونم قشنگم
&بقلممیکنی؟
-اوففف بیا بقلت کنم
&چی میخوای واسه اوپا بخری؟
-انگشتر
&عه اوپا هم همی-
-چی؟تو چی گفتی؟
&هیچی من چیزی نگفتم اوما
-که چیزی نگفتی
&نه
-چه جور انگشتری؟
&بگم اوپا منو میزنه
-اوکی منم نمیدونم اوپا قراره چی واسم بخره
&جدی؟
-ی انگشتر با الماس صورتی؟
&اره از کجا میدونی؟
-من بهش گفتم توله بوکاری
&عاوو
-چه جیگریی اخه تو سگ بچههههه
(بنده گشادیم میگیره شما فک کنین خرید کردن)
+هوووو سوپرایز
+عه اینا واسه منن مرسی
-تومگه ایونت قرار نبود بری؟
+رفتم
+تومگه قرار نبود بری بیرون؟
-رفتم
(گشادیم میگیره شما فک کنید نهار خوردن)
+پسر قشنگم
&بله
+چطوره بری پیش عمه قشنگت که امروز تولدشه(امروز تولد جیسوعه)
&نه
+سوالی نبود
+همسر قشنگم
-جونم شوهر قشنکم
+لباس بپوش این جوجه رو ببریم پیش عمش من و توهم بریم بیرون؟
-الان میپوشم
(وقتی جیهون بنده خدا رو رسوندن با کلی چک و فریاد و گیس کشی)
+عوففف
+نرویم نیلبانا؟(اکه مرد خوب رو دیده باشین منظورمو میفهمین *ی بار خیلی خوشگلللل بود تو فیلم مرد خوب)
-برویم
+آفلین
لایک نمیکنی کوشولو ددی؟
خیلی چرتتت شددد میدونممم و لطفا نظرتونو تو کامنت بگید لطفا
- ۴.۷k
- ۱۶ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط