عشق پولی پارت

«عشق پولی پارت۴۲»
صبح از خواب داشتی بیدار میشدی ولی نمیخواسنی چشماتو باز کنی خیلی خواب راحتی داشتی میخواستی بپرخی ولی نتونستی و چشماتو کم کم داشتی باز میکردی ک تا جیمینو تو بغلت دیدی میخواستی جیغ‌بزنی ک جلوی خودتو گرفتی ک جیمین از خواب بیدار نشه و خواستی از جات بلند شی و دستاشو ول کنی ولی نتونستی و کم کم جیمین داشت بیدار میشد و تو هم داشتی نکاهش میکردی ک‌چشماشو باز کردو هر دوتاتون هول شده بودین و همدیگه رو ول کردین و از هم فاصله گرفتین و جیمینم ی نگاه ب زیر پتو انداخت و وقتی دید لباس داره خیالش راحت شد
_اینجا‌چ اتفاقی افتاده ما‌چرا...ما..ماچرا با.باهم خوابیدیممم؟؟؟
+خب...خب راستش اون شب ک زدم تو سرتون فکر کردم دزدی واسه همین زدم بعدشم ک خواستم بیارمت روی تخت یهو دستمو محکم گرفتی‌ و منم هر کار‌کردم ول نکردی ک خوابم برد معذرت میخوام.
_ن ن اشکالی نداره تقصیر من بود باید لامپو روشن میکردم ک کسی نترسه حالا بیا سری بر...
همون لحظه هیون‌درو باز کرد
=داداشت تو ا.ت رو ندی......ا.ت اینجا چیکار‌می.میکنی؟
+عمم..خب.هیون.انجوری‌ک
=چیی؟اونجوری ک‌من چییییییییی نمیدونس ما چقددد نگرانت بودیممم منو خواهرتتت اینقدررر نگرانت بودیم ک شب نخوابیدیم خواهرت فکر کرد‌اتفاقی افتاده اینقدر گریه کرد ک من نتونستو ی دقیقه‌تنهاش بزارم ب جیمین بگمممم نمیدونی خواهرت الان تو چ اوضاعیهه؟نمیدونی چقدر سختشههه؟اونننن فقط ۵سالشهههه چند وقت دیگه۵سالششش میشه
دیدگاه ها (۴)

#PARK_JIMIN #BTS_ARMY_JIN_SUGA_J_HOPE_RM_JIMIN_V_JUNGKOOK #B...

«عشق پولی پارت۴۳»+هیون...هیون من متاسفماز تخت خواب بلند شدی ...

سوره ی الگارمی😂😂با سواد تو عربی حرف«گ»نداریم😂😔

سناریو

P¹³که دستم رو گرفت و رو به خودش کرد+ چرا داشتی نگام میکردی ه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط