true love part36
& میخواستم بگم لی یونا آیا حاضری دوست دختر من باشی و باهام به امریکا بیای؟
یونا
وقتی اینک گفت از تعجب شاخ نداشتم زد بالا! هم من هم تهیونگ جدا بهش گفتیم ازدواج کردیم بعد الان....میتونستم متوجه اینکه تهیونگ چقدر عصبیه رو بشم.دستاش مشت شده بود که اروم گرفتم و بعد از بهت کوتاهی بهش گفتم
+ اقای واتسون ! مطمئنن خوب میدونین که همسرم کیم تهیونگ هست و رابطه منو شما چیزی جز همکاری نیست پس این حرفا رو نزنید .
& اما مهم حسه!
+ بله حسی که اصلا بهتون ندارم! و بلند شدم و تا خواستم به تهیونگ چیزی بگم عصبی مث جت بلند شد و سیلی محکمی بهش زد
_ یکباره دیگه.... فقط یکبار دیگه نزدیک همسرم ببینمت....بریم یونا
و دستمو گرفت و از اون خراب شده زدیم بیرون.
تهیونگ
حس میکنم یه سیلی کمش بود. مرتیکه چطور.
سرمو روی فرمون گذاشتم که صدای بهشتیش ارومم کرد...
+ تهیونگا تو که میدونی من خیلی دوست دارم هوم؟
_ معلومه ولی عصبیم از دست اون که اینطوری بهمم ریخت.تو فقط مال منی
+ میدونم :)
ببینین ادمینتون بعد از ۲ روز اومد.کیلیلی فردا پارت داریمممم
یونا
وقتی اینک گفت از تعجب شاخ نداشتم زد بالا! هم من هم تهیونگ جدا بهش گفتیم ازدواج کردیم بعد الان....میتونستم متوجه اینکه تهیونگ چقدر عصبیه رو بشم.دستاش مشت شده بود که اروم گرفتم و بعد از بهت کوتاهی بهش گفتم
+ اقای واتسون ! مطمئنن خوب میدونین که همسرم کیم تهیونگ هست و رابطه منو شما چیزی جز همکاری نیست پس این حرفا رو نزنید .
& اما مهم حسه!
+ بله حسی که اصلا بهتون ندارم! و بلند شدم و تا خواستم به تهیونگ چیزی بگم عصبی مث جت بلند شد و سیلی محکمی بهش زد
_ یکباره دیگه.... فقط یکبار دیگه نزدیک همسرم ببینمت....بریم یونا
و دستمو گرفت و از اون خراب شده زدیم بیرون.
تهیونگ
حس میکنم یه سیلی کمش بود. مرتیکه چطور.
سرمو روی فرمون گذاشتم که صدای بهشتیش ارومم کرد...
+ تهیونگا تو که میدونی من خیلی دوست دارم هوم؟
_ معلومه ولی عصبیم از دست اون که اینطوری بهمم ریخت.تو فقط مال منی
+ میدونم :)
ببینین ادمینتون بعد از ۲ روز اومد.کیلیلی فردا پارت داریمممم
۴۵.۱k
۱۷ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.