ا ت ویو
𝑝1
𝐺𝑖𝑟𝑙 𝑚𝑎𝑓𝑖𝑎
ا. ت ویو
سلام من کیم یونا هستم و رئیس باند مثلث طلایی (اسم یه باند معروفه و توی تایلند ویتنام و کره هستش(من نمیدونم درسته یا نه چون ابجیم اینو گفت که توی رمان بنویسم💁) هستم ولی کسی نمیدونه که یه دختر یه باند به این بزرگی رو کنترل میکنه حتی پدر و مادرم (همیشه موقع مهمانی یا معامله ها از این ماسکای تمام چهره میپوشه) و پدرمم یه مافیاعه
کوک ویو
سلام من جون جونگکوک هستم رئیس باند عقرب سیاه هستم و چند وقته که دارم با باند مثلث طلایی رقابت میکنم تا ازم جلو نزنه چون خیلی قویه و خودشو مخفی میکنه همیشه
ا. ت ویو
صبح بیدار شدم و رفتم 𝑤𝑐 وروتینمو انجام دادم لباسمو عوض و موهامو گوجه ای مردم و رفتم پایین و از میله های پله ها سر خوردم و مث همیشه وقتی میرسم پایین میخام پیاده شم با سر افتادم هوففف بلند شدم و خودمو جمع و جور کردم و رفتم پیش مامان بابا
(علامت ها مامان ا. ت:م.ت بابای ا. ت:ب.ت ا. ت: + کوک:_)
+سلام عشقای مننن(خنده)
م. ت :سلام دخترم صبح تو ام بخیر بیا صبحونه بخورم(لبخند)
+چشم(لبخند)
ب. ت سلام صبح بخیر خوب خوابیدی(لبخند)
+/میشینه/اره بابا خیلی خوب خوابیدم (لبخند)
ب. ت خوبه(لبخند)
ا. ت ویو
داشتیم صبحونه میخوردیم که پدرم گفت
ب. ت دخترم
+ججججووونننم(لوس)
ب. ت خجالت بکش مثلا ۲۳سالته
+هوففف باشه..... جونم کارم داشتی
ب. ت اره
+خب/منتظر/
ب. ت امشب قراره......... بیاد
𝐺𝑖𝑟𝑙 𝑚𝑎𝑓𝑖𝑎
ا. ت ویو
سلام من کیم یونا هستم و رئیس باند مثلث طلایی (اسم یه باند معروفه و توی تایلند ویتنام و کره هستش(من نمیدونم درسته یا نه چون ابجیم اینو گفت که توی رمان بنویسم💁) هستم ولی کسی نمیدونه که یه دختر یه باند به این بزرگی رو کنترل میکنه حتی پدر و مادرم (همیشه موقع مهمانی یا معامله ها از این ماسکای تمام چهره میپوشه) و پدرمم یه مافیاعه
کوک ویو
سلام من جون جونگکوک هستم رئیس باند عقرب سیاه هستم و چند وقته که دارم با باند مثلث طلایی رقابت میکنم تا ازم جلو نزنه چون خیلی قویه و خودشو مخفی میکنه همیشه
ا. ت ویو
صبح بیدار شدم و رفتم 𝑤𝑐 وروتینمو انجام دادم لباسمو عوض و موهامو گوجه ای مردم و رفتم پایین و از میله های پله ها سر خوردم و مث همیشه وقتی میرسم پایین میخام پیاده شم با سر افتادم هوففف بلند شدم و خودمو جمع و جور کردم و رفتم پیش مامان بابا
(علامت ها مامان ا. ت:م.ت بابای ا. ت:ب.ت ا. ت: + کوک:_)
+سلام عشقای مننن(خنده)
م. ت :سلام دخترم صبح تو ام بخیر بیا صبحونه بخورم(لبخند)
+چشم(لبخند)
ب. ت سلام صبح بخیر خوب خوابیدی(لبخند)
+/میشینه/اره بابا خیلی خوب خوابیدم (لبخند)
ب. ت خوبه(لبخند)
ا. ت ویو
داشتیم صبحونه میخوردیم که پدرم گفت
ب. ت دخترم
+ججججووونننم(لوس)
ب. ت خجالت بکش مثلا ۲۳سالته
+هوففف باشه..... جونم کارم داشتی
ب. ت اره
+خب/منتظر/
ب. ت امشب قراره......... بیاد
- ۵.۲k
- ۱۲ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط