Life for love
Life for love
پارت 35
اسلاید ۲ لباس میرا
اسلاید ۳ لباس فلورا
اسلاید ۴ لباس انا
اسلاید ۵ اتاق کار سان هی
( علامت فلورا ÷ )
÷ سلام هاپو کوچولو چطوری؟؟
سان هی: نوناااا
÷ باشه باشه بریم....
میرا: سلام اقای .... اوه ببخشید مزاحم شدم؟
÷ ؟؟
سان هی: سلام خانم پارک نه درست سر وقت بیاد داخل با هردوتون کار دارم
÷اها پس تو همون وکیل هستی از اشناییت خوشبختم من فلورا ویتگیشتان هستم!
میرا: همچنین من هم میرا هستم پارک میرا ( دست دادن با فلورا )
سان هی: فلورا چطور پیش رفت؟؟
÷ متاسفانه صدا دستکاری شده بود و با رمزگشاییش اطلاعات کسی رو بدست اوردم که حدود ده سال پیش مرده بوده
سان هی: حدس می زدم ؛ خانم پارک؟؟
میرا: هنوز نرفتم اونجا ولی انا الان اونجاس
سان هی: چی؟
÷ چرا به کس دیگه ایی گفتی!!
میرا: اونا فکر می کنن انا داره علیه ما کار می کنه گوشیش دارع شنود میشه برای همین مخفیانه کار می کنه قراره با یک واسطه ملاقات کنه
÷ متوجه هستی این کار چقدر خطرناکه؟؟ اگه لو بره چی؟
میرا: اگه هرکس دیگه بود شاید نگران میدم ولی متاسفانه اسم دیگه ی انا بازیگره!
سان هی: نمیشه باهاش تماس گرفت؟
÷ اگه گویش شنود میشه این یعنی.....
میرا: اونی که داره این کار هارو می کنه تو این شرکت رفت و امد داره و به شما اقای جئون خیلی نزدیکه!
سان هی: ولی اینجا همه قابل اعتمادن
÷ ممکنه این فقط ظاهری باشه ؛ حالا ما باید چکار کنیم؟
سان هی: باید بریم همون ادرس و خانم اشتاین هم از اون طرف به بقیه چیزا میرسه
میرا: امیدوارم همچی راحت پیش بره
÷ من می مونم تو شرکت شما دوتا باید برید!
سان هی: نمی یای؟؟
میرا: حق با فلوراعه اگه اتفاقی برای ما بیوفته یک نفر باید باشه که به ما کمک کنه
÷ بجز این چند روز پیش اپاندیسم رو عمل کردم بخیه هام تازه ان نباید خیلی اینور و اونور برم
سان هی: باشه پس پشتیبانی با تو روت حساب می کنیم! خب خانم پارک پاشو بریم!
میرا: الان!؟؟؟
سان هی: ( نیشخند ) اگه می ترسید تنها میرم
میرا: ( چشم غره رفتن به سان هی ) من نگران تو بودم عزیزم که یکوقت چیزیت نشه جناب مدیر عامل ( لحن تمسخر ، چشمک )
÷ اهمم اهممم
سان هی و میرا: او ببخشید
÷ ( خنده بلند ) وای شما دوتا شبیه این زن و شوهرا تازه ازدواج کرده این خیلی بانمکید ( چشمک )
میرا: چ.چی؟ نه ن. نه اصلا اینطور نیست!!
پارت 35
اسلاید ۲ لباس میرا
اسلاید ۳ لباس فلورا
اسلاید ۴ لباس انا
اسلاید ۵ اتاق کار سان هی
( علامت فلورا ÷ )
÷ سلام هاپو کوچولو چطوری؟؟
سان هی: نوناااا
÷ باشه باشه بریم....
میرا: سلام اقای .... اوه ببخشید مزاحم شدم؟
÷ ؟؟
سان هی: سلام خانم پارک نه درست سر وقت بیاد داخل با هردوتون کار دارم
÷اها پس تو همون وکیل هستی از اشناییت خوشبختم من فلورا ویتگیشتان هستم!
میرا: همچنین من هم میرا هستم پارک میرا ( دست دادن با فلورا )
سان هی: فلورا چطور پیش رفت؟؟
÷ متاسفانه صدا دستکاری شده بود و با رمزگشاییش اطلاعات کسی رو بدست اوردم که حدود ده سال پیش مرده بوده
سان هی: حدس می زدم ؛ خانم پارک؟؟
میرا: هنوز نرفتم اونجا ولی انا الان اونجاس
سان هی: چی؟
÷ چرا به کس دیگه ایی گفتی!!
میرا: اونا فکر می کنن انا داره علیه ما کار می کنه گوشیش دارع شنود میشه برای همین مخفیانه کار می کنه قراره با یک واسطه ملاقات کنه
÷ متوجه هستی این کار چقدر خطرناکه؟؟ اگه لو بره چی؟
میرا: اگه هرکس دیگه بود شاید نگران میدم ولی متاسفانه اسم دیگه ی انا بازیگره!
سان هی: نمیشه باهاش تماس گرفت؟
÷ اگه گویش شنود میشه این یعنی.....
میرا: اونی که داره این کار هارو می کنه تو این شرکت رفت و امد داره و به شما اقای جئون خیلی نزدیکه!
سان هی: ولی اینجا همه قابل اعتمادن
÷ ممکنه این فقط ظاهری باشه ؛ حالا ما باید چکار کنیم؟
سان هی: باید بریم همون ادرس و خانم اشتاین هم از اون طرف به بقیه چیزا میرسه
میرا: امیدوارم همچی راحت پیش بره
÷ من می مونم تو شرکت شما دوتا باید برید!
سان هی: نمی یای؟؟
میرا: حق با فلوراعه اگه اتفاقی برای ما بیوفته یک نفر باید باشه که به ما کمک کنه
÷ بجز این چند روز پیش اپاندیسم رو عمل کردم بخیه هام تازه ان نباید خیلی اینور و اونور برم
سان هی: باشه پس پشتیبانی با تو روت حساب می کنیم! خب خانم پارک پاشو بریم!
میرا: الان!؟؟؟
سان هی: ( نیشخند ) اگه می ترسید تنها میرم
میرا: ( چشم غره رفتن به سان هی ) من نگران تو بودم عزیزم که یکوقت چیزیت نشه جناب مدیر عامل ( لحن تمسخر ، چشمک )
÷ اهمم اهممم
سان هی و میرا: او ببخشید
÷ ( خنده بلند ) وای شما دوتا شبیه این زن و شوهرا تازه ازدواج کرده این خیلی بانمکید ( چشمک )
میرا: چ.چی؟ نه ن. نه اصلا اینطور نیست!!
۶.۶k
۲۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.