غم آستین هایش را بالا زده

غم آستین هایش را بالا زده
و حیرت زده
به تن اندوهگین زندگی
در لحظه های به تاراج رفته می نگرد
سکوت سهم مرا بلعید
و صدایم برای همیشه خاموش ماند...

.
#امیرمحمد_مصطفی_زاده
#deep_feeling
دیدگاه ها (۳)

مُرده ها را می دانیم کجا می رَوَند. اما زنده ها..!؟ دوری آنه...

اگر سردت هست بگو تا یک آغوش, بیشتر دوستت بدارم...! #جمال_...

-پرده ها را کنار میزنمآفتاب به چشمانم حمله میکندصدای سواران ...

جرعه ای آب، نداشت خالی از خستگی و حرف و سخن پی مهتاب میگشت پ...

یک روز، چشم باز می کنی و می بینیعزیزترین آدم زندگی ات، دیگر ...

‏‍خسته جانی هستمکه تنم رنجور ناملایمات زندگی ستاز روزهای سخت...

تا خدا، یک رگ گردن باقی است...زندگی جاریست...:**))نه تو می م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط