آمدی قصه ببافی که موجه بروی در نزن رفته ام از خویش

آمدی قصه ببافی که موجّه بروی؟؟ در نزن ، رفته ام از خویش!! کسی منزل نیست...
دیدگاه ها (۱)

یک نگاه مهربان، ما را بس استپرتویی از آسمان، ما را بس استما ...

مست از لب تو ، شب ره میخانه گرفتمصد ها غزل از این د...

مدتی در قلب من بودی و حالا در سرم! کار سختی نیست.... تنها جا...

هَوَس یا عشق ؟ یا عادت ؟ کدامَش ؟هرآنچه دوست داری تو بنامَشو...

- به هر کس نتوان گفت ، شرح قصه ی خویش .

یه جاهایی قصه ی زندگی دست ما نیست..

ته همه قصه ها نوشتن پیام مجاز نیست:)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط