(دوست داشتنی) پارت 7
(دوست داشتنی) پارت 7
تهیونگ
نتونستم دیروز بهش
بگم پس امروز حتما بهش
میگم
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
ا.ت
ماریا:چیشده ا.ت جون
احساس میکنم حالت خوب
نیست
ا.ت: نه خوبم
ماریا: مطمئن باشم
ا.ت: آره
ــــــــــــــــــــــــــــ
بعد از مدرسه
ــــــــــــــــــــــــــــ
ا.ت
سریع رفتم بیرون نرفتم
خونه یه کوهی پیدا کردم
رفتم روش نشستم شروع
کردم به گریه کردن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تهیونگ
نتونستم جلو خودمو بگیرم
سریع رفتم دنباله ا.ت دیدم
رفت بالای یه کوه با صدای
بلند شروع کرد به گریه
با خودش میگفت(آخه
گناه من چیه که نمیتونم
به عشقم برسم حالا چرا
بهترین دوستم رفت باهاش
اون که خبر داشت چرا رفت
باهاش اون دوست نبود دشمن
بود)
رفتم و بهش گفتم چیشده
ا.ت:تو کی هستی
تهیونگ: چیکار داری اتفاقی
افتاده اومدی اینجا خطرناکه
یه دختری مثل تو اینجا
ا.ت: برو حوصله ندارم وایسا
تو همون انتقالیه نیستی
تهیونگ: شناختی
ا.ت:اسمت چی بود تیانگ
تیونگ تیمور(کیم تیمور😂)
تهیونگ: تهیونگ هستم
ا.ت: اسمت خیلی آشناست
حالا ولش کن چرا اومدی دنبالم
تهیونگ: صدات تا اون سر دنیا
هم میاد
#تهیونگ
#فیک
تهیونگ
نتونستم دیروز بهش
بگم پس امروز حتما بهش
میگم
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
ا.ت
ماریا:چیشده ا.ت جون
احساس میکنم حالت خوب
نیست
ا.ت: نه خوبم
ماریا: مطمئن باشم
ا.ت: آره
ــــــــــــــــــــــــــــ
بعد از مدرسه
ــــــــــــــــــــــــــــ
ا.ت
سریع رفتم بیرون نرفتم
خونه یه کوهی پیدا کردم
رفتم روش نشستم شروع
کردم به گریه کردن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تهیونگ
نتونستم جلو خودمو بگیرم
سریع رفتم دنباله ا.ت دیدم
رفت بالای یه کوه با صدای
بلند شروع کرد به گریه
با خودش میگفت(آخه
گناه من چیه که نمیتونم
به عشقم برسم حالا چرا
بهترین دوستم رفت باهاش
اون که خبر داشت چرا رفت
باهاش اون دوست نبود دشمن
بود)
رفتم و بهش گفتم چیشده
ا.ت:تو کی هستی
تهیونگ: چیکار داری اتفاقی
افتاده اومدی اینجا خطرناکه
یه دختری مثل تو اینجا
ا.ت: برو حوصله ندارم وایسا
تو همون انتقالیه نیستی
تهیونگ: شناختی
ا.ت:اسمت چی بود تیانگ
تیونگ تیمور(کیم تیمور😂)
تهیونگ: تهیونگ هستم
ا.ت: اسمت خیلی آشناست
حالا ولش کن چرا اومدی دنبالم
تهیونگ: صدات تا اون سر دنیا
هم میاد
#تهیونگ
#فیک
۱۲.۱k
۰۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.