چند سال بعد روزی که فکرش را هم نمیکنیم

ⓜⓘⓜ 🍁
ⓜⓔⓢⓛⓔ 🍂
ⓜⓐⓡⓨⓐⓜ 🍁

🍂 چند سال بعد روزی که فکرش را هم نمیکنیم...
توی خیابان باهم روبرو میشویم...
تو از روبه رو می آیی...
هنوزباهمان پرستیژ مخصوص به خودت...
قدم برمیداری فقط کمی جا افتاده تر شده ای....
قدم هایم آهسته تر میشود...

به یک قدمی ام میرسی...
وباچشمان نافذت مراکامل برانداز میکنی...
درد کهنه ای ازاعماق قلبم تیر میکشد...
و رعشه ای می اندازد براستخوان فقراتم...
هنوز بوی عطر فرانسوی ات را
کامل استنشاق نکرده ام...
که ازکنارم رد شده ای...
تمام خطوط چهره ات را...
در یک لحظه کوتاه درذهنم ثبت میکنم...
می ایستم وبرمیگردم...
ومیبینم تو هم ایستاده ای!!
میدانم به چه فکر میکنی!
من اما به این فکر میکنم...
که چقدر دیر ایستاده ای!
چقدر دیر کردی!
چقدر دیر ایستاده ام!
چقدر به این ایستادن ها سالها پیش نیاز داشتم...
قدم های سستم را دوباره ازسر میگیرم...
تو اما هنوز ایستاده ای...
خداحافظی‌ها ممکن است...
بسیار ناراحت‌کننده باشند،
اما مطمئناً بازگشت‌ها بدترند...
حضور عینی انسان نمی‌تواند...
با سایه‌ی درخشانی که در نبودش ایجاد شده برابری کند...🍂

🍁 مـیـم مــثـــل مـــریـــم 🍁
💎 @mimmeslemaryam 💎
#محمدبیباک
۶/۵/۹۵
دیدگاه ها (۱۰)

گفتم:میری؟؟گفت:آره....گفتم:منم بیام؟؟؟گفت جایی که من میرم جا...

بخون من که اشکم در اومد👇 👇 👇 👇 👇 👇 ☺ ️وقتی یک سالت بود مشغول...

ⓜⓘⓜ 🍁 ⓜⓔⓢⓛⓔ 🍂 ⓜⓐⓡⓨⓐⓜ 🍁 یک جاهایی بدون اینکه کسی متوجه شودناگ...

ⓜⓘⓜ 🍁 ⓜⓔⓢⓛⓔ 🍂 ⓜⓐⓡⓨⓐⓜ 🍁 🍂 گاه به خانه ی کوچکمان فکر می کنم.....

چندسال بعد روزی که فکرش را هم نمی‌کنیمتوی خیابان با هم روبه‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط