عشق مافیایی پارت 10

ات ویو
با چیزی که دیدم شوکه شدم
اون جیمین بود !
ولی الان باید تو پارتی باشه بهش گفتم بمونه!
ج.چیو به من نگی (از این خنده ها😏)
ا. چی ......چیز... اینکه از بوی الکل .مشروب اینجور چیزا بدم میاد (از این خنده ها😁)
ج.که اینطور باشه
(جیمین باور کرد ولی....))
ات ویو
داشتم می رفتم و بی بی چک تو دستم بود (خاک تو سرم)و جیمین گفت
ج.اون چیه تو دستت
(اته دستش پشتش بود)
ا.چی کدوم چیز(هل شده و از این لبخندها😁)
ج.اونی که پشتته
ا.(تو ذهنش)(ای خاککککک تو مخم)
(یهو جیمین اونو از پشتش کشید نگاش کرد)
ویو جیمین
هی به اته گفتم اون چیزی که قایم کردیو بده نداد خودم ازش کشیدم دیدم بی بی چک
چشام درست شد دیدم که مثبته محکم آته رو بغل کردم

ج.مرسی مرسی واقعا مرسی
ا. ایییییی...ایییییی......باشه له شدم
ج.ولش کردم و از این به بعد مراقبات‌های ویژه کردمش
رفتیم با هم خوابیدیم
_____تاریکیه مطلق ____

واسه پارت بعدی حمایت کنید
دیدگاه ها (۱۲)

مرسی از حمایتتون

عشق مافیایی پارت 9

استایل ها

پارت ۵۴ات: مثلا روز عروسیمونه 😡جیمین: باشه باشه میمونیم ات: ...

جیمین فیک زندگی پارت ۶۵#

مافیای من پارت ۱۹ویو کوک دیشب همش تقصیر جیمین بود خیلی شب بد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط