تکپارتی
# تکپارتی
پارت ۱ تعداد پارت: ۲
وقتی معلم ادبیات بود و امتحانت رو خراب میکنی
شخصیت های اصلی: ات ، جیهوپ ، جیمین ، شوگا
شخصیت فرعی : مدیر مدرسه ،
سلام من ات هستم . ۱۷ سالمه . رشته ادبیات یه معلم جذاب ولی نچسبم داریم که اصلا خوب درس نمیده یه دوست خیلی کیوت دارم به اسم جیمین ، جیمین خیلی بانمک و جذاب است
سلام من جیهوپ هستم معلم ادبیات . ۲۷ سالمه ، یه شاگرد خیلی تنبل ولی کیوت داریم به نام ات و یه شاگرد هم داریم که خیلی بی مزست به نام جیمین
سلام من جیمین هستم. ۲۰ سالمه . دوست صمیمی ات هستم ، از معلم ادبیاتمون خیلیییی بدم میاد
زمان حال :
جیهوپ: خوب بچه ها فردا امتحان ادبیات داریم لِول این امتحان کمی بالا است پس زیاد بخونید و اگه نمره ای پایین اومد مستقیم اخراج میشه ( جیهوپ چون میدونسته ات تو ادبیات خوب نیست به خاطر همین لِول امتحان رو بالا برد تا بتونه بیشتر بهش نزدیک بشه )
ات : وقتی جیهوپ گفت امتحان تمام پشمای نداشتم ریختتت رو به جمین کردم
ات : جیمین الان باید چیکارکنم
جیمین: خوب کاری نداره تقلب میکنیم
ات : چی میگی جیهوپ زود می فهمه
جیمین: خوب من دیگه نمیدونم موچیی
ات : هوفف مجبورمم درس بخونم
ات : زنگ خونه زده شد داشتم از کلاس بیرن میرفتم که یهو جیهوپ جلوم رو گرفت و گفت
جیهوپ: سلام خانم ات امیدوارمم امتحان فردا رو ۲۰ بگیری
ات : اما استاد امتحان ادبیات کمی سخته نمیتونم قول بدم که ۲۰ بشم
جیهوپ: خوب اخراج میشی
ات : خوب شما میگین چی گار کنم
جیهوپ : اومم اثن امروز بیا خونه ی ما تا من بهت یاد بدم
ات : اما استاد من نمیتونم خجالت میکشم
جیهوپ: خجالت براچییی امروز همم میای
ات : باشه
موقعیت ات : امروز قرار بود برم خونه جیهوپ اما خجالت میکشیدم برای اینکه اون تنها زندگی میکنه رفتم یه دوش ۱۰ مینی گرفتم مشقای فردارو نوشتم یه لباس کیوت پوشیدم و زنگ زدم به جیهوپ
ات : سلام استاد میشه آدرس رو برام ارسال کنید
جیهوپ: آره حتما
ات : مرسی خداحافظ
جیهوپ: خداحافظ
موقیعت جیهوپ : امروز میخوام بهش اعتراف کنم که دوستش دارم. خیلی ذوق دارم
ات : یه تاکسی گرفتم به سمت خونه جیهوپ رفتم وقتی رسیدم زنگ رو زدم و...
پارت ۱ تعداد پارت: ۲
وقتی معلم ادبیات بود و امتحانت رو خراب میکنی
شخصیت های اصلی: ات ، جیهوپ ، جیمین ، شوگا
شخصیت فرعی : مدیر مدرسه ،
سلام من ات هستم . ۱۷ سالمه . رشته ادبیات یه معلم جذاب ولی نچسبم داریم که اصلا خوب درس نمیده یه دوست خیلی کیوت دارم به اسم جیمین ، جیمین خیلی بانمک و جذاب است
سلام من جیهوپ هستم معلم ادبیات . ۲۷ سالمه ، یه شاگرد خیلی تنبل ولی کیوت داریم به نام ات و یه شاگرد هم داریم که خیلی بی مزست به نام جیمین
سلام من جیمین هستم. ۲۰ سالمه . دوست صمیمی ات هستم ، از معلم ادبیاتمون خیلیییی بدم میاد
زمان حال :
جیهوپ: خوب بچه ها فردا امتحان ادبیات داریم لِول این امتحان کمی بالا است پس زیاد بخونید و اگه نمره ای پایین اومد مستقیم اخراج میشه ( جیهوپ چون میدونسته ات تو ادبیات خوب نیست به خاطر همین لِول امتحان رو بالا برد تا بتونه بیشتر بهش نزدیک بشه )
ات : وقتی جیهوپ گفت امتحان تمام پشمای نداشتم ریختتت رو به جمین کردم
ات : جیمین الان باید چیکارکنم
جیمین: خوب کاری نداره تقلب میکنیم
ات : چی میگی جیهوپ زود می فهمه
جیمین: خوب من دیگه نمیدونم موچیی
ات : هوفف مجبورمم درس بخونم
ات : زنگ خونه زده شد داشتم از کلاس بیرن میرفتم که یهو جیهوپ جلوم رو گرفت و گفت
جیهوپ: سلام خانم ات امیدوارمم امتحان فردا رو ۲۰ بگیری
ات : اما استاد امتحان ادبیات کمی سخته نمیتونم قول بدم که ۲۰ بشم
جیهوپ: خوب اخراج میشی
ات : خوب شما میگین چی گار کنم
جیهوپ : اومم اثن امروز بیا خونه ی ما تا من بهت یاد بدم
ات : اما استاد من نمیتونم خجالت میکشم
جیهوپ: خجالت براچییی امروز همم میای
ات : باشه
موقعیت ات : امروز قرار بود برم خونه جیهوپ اما خجالت میکشیدم برای اینکه اون تنها زندگی میکنه رفتم یه دوش ۱۰ مینی گرفتم مشقای فردارو نوشتم یه لباس کیوت پوشیدم و زنگ زدم به جیهوپ
ات : سلام استاد میشه آدرس رو برام ارسال کنید
جیهوپ: آره حتما
ات : مرسی خداحافظ
جیهوپ: خداحافظ
موقیعت جیهوپ : امروز میخوام بهش اعتراف کنم که دوستش دارم. خیلی ذوق دارم
ات : یه تاکسی گرفتم به سمت خونه جیهوپ رفتم وقتی رسیدم زنگ رو زدم و...
۲.۶k
۱۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.