Part110
#Part110
_توماله منی جونگکوک این حرف یعنی چی_اون دختره عوضی کیه تاخدم بکشمش نامی آمده بودطرفموسعی داشت آرومم کنه تایقه اون مرتیکروول کنم نامی:جونگکوک لطفاً خواهش کردم ازت یقشوباشتاب ول کردمواشکاموپاک کردمو برگشتم طرف جمعیت که چندنفرم دوربیناشون روم بودباصدایه بلنداعتراف کردم جوری که همه بشنوند+آره من عاشق شدم این جونگکوک بی تی اسه که داره این حرفومیزنه درست شنیدین من عاشق یه دخترایرانی شدم خیلیم دوسش دارم اگرم همین امشب پیدانشه زمینوزمانوبهم میدوزم شده باشه ازتک تکتون اعتراف میگیرم تاپیداش کنم جیمین:جونگکوک بسه همه دارن فیلم میگیرن بسه+خب فیلم بگیرن تاکی میخوایم برایه بقیه زندگی کنیم مگه ماادم نیستیم مگه دل نداریم مگه حق نداریم یه خانواده برایه خودمون داشته باشیم ته:باشه باشه بسه بیابریم+کجابریم رستاچی پس نامی دره گوشم آروم گفت:توفقط آروم باش ماکه ازقبل میدونستیم قراره این اتفاق بیوفته پس این سروصداهات برایه چیه+تونمیفهمی هیونگ توجایه من نیستی بفهمی که من الان چه حالیم نامی:میفهمم منم نگرانم ولی دادوبیدادکردن چیزیودرست نمیکنه من میدونم چجوری پیداش کنیم دنبالم بیاسریع هممون دنبالش رفتیم طرف ونوسوارشدیم خیلیا دنبالمون کرده بودنوازم سوالایه مسخره میپرسیدن خیلیا گریه میکردن ولی امشب میخوام فقط به خودمون فکرکنم به خودم اعضا وکسی که عاشقشم ن هیچکس دیگه ای وقتی رسیدیم به هتل نامی سریع لپتابشودراوردویه نقطه ایونشونمون داد رونیان:این ردیابه الان نامی:آره جیمی:ولی کجاقایمش کردی نامی:تویه گردنبندهایی که بهشون دادم شوکا:ازکجاگیرشون اوردی اینارو هیچکس بجزپلیس نمیتونه داشته باشه نامی:چندوقت پیش باریکی ازدوستایه دوران راهنماییم صحبت کردم اتفاقی فهمیدم که الان معمورمخفیه پلیسه براش همچیوتوضیح دادموازش کمک خواستم اونم قبول کرد که کمکمون کنه بعدم اون گردنبداروبه خرج خودش برامون سفارش داد+پس الان میدونیم که رستاکجاس نامی:آره +پس چرامعطلین بیاین بریم دنبالش پس جیهوپ:جونگکوک سرخودعمل نکن ممکنه اتفاقی براش بیوفته نامی:درسته بایدصبرکنیم تاخدش بیادجین:ماتاکی بایدصبرکنیم تااون بیادمگه کره ای نیس رویا:تاازاونجابیادکه معلوم نیس چی میشه نامی:ن همون روزکه ماامدیم نیویورک باماامد مانیا:پس چراهیچی به مانگفتی نامی:ترسیدم که یهوسوتی بدینوهمچی خراب بشه+هیونگ لطفازودتریه کاری کن نامی تا میخواست چیزی بگه زنگ تلفن هتل به صدادرامدشوگاجواب دادوگفت: میگه یه آقایی به اسم پارک وون شی آمده دیدنمون
_توماله منی جونگکوک این حرف یعنی چی_اون دختره عوضی کیه تاخدم بکشمش نامی آمده بودطرفموسعی داشت آرومم کنه تایقه اون مرتیکروول کنم نامی:جونگکوک لطفاً خواهش کردم ازت یقشوباشتاب ول کردمواشکاموپاک کردمو برگشتم طرف جمعیت که چندنفرم دوربیناشون روم بودباصدایه بلنداعتراف کردم جوری که همه بشنوند+آره من عاشق شدم این جونگکوک بی تی اسه که داره این حرفومیزنه درست شنیدین من عاشق یه دخترایرانی شدم خیلیم دوسش دارم اگرم همین امشب پیدانشه زمینوزمانوبهم میدوزم شده باشه ازتک تکتون اعتراف میگیرم تاپیداش کنم جیمین:جونگکوک بسه همه دارن فیلم میگیرن بسه+خب فیلم بگیرن تاکی میخوایم برایه بقیه زندگی کنیم مگه ماادم نیستیم مگه دل نداریم مگه حق نداریم یه خانواده برایه خودمون داشته باشیم ته:باشه باشه بسه بیابریم+کجابریم رستاچی پس نامی دره گوشم آروم گفت:توفقط آروم باش ماکه ازقبل میدونستیم قراره این اتفاق بیوفته پس این سروصداهات برایه چیه+تونمیفهمی هیونگ توجایه من نیستی بفهمی که من الان چه حالیم نامی:میفهمم منم نگرانم ولی دادوبیدادکردن چیزیودرست نمیکنه من میدونم چجوری پیداش کنیم دنبالم بیاسریع هممون دنبالش رفتیم طرف ونوسوارشدیم خیلیا دنبالمون کرده بودنوازم سوالایه مسخره میپرسیدن خیلیا گریه میکردن ولی امشب میخوام فقط به خودمون فکرکنم به خودم اعضا وکسی که عاشقشم ن هیچکس دیگه ای وقتی رسیدیم به هتل نامی سریع لپتابشودراوردویه نقطه ایونشونمون داد رونیان:این ردیابه الان نامی:آره جیمی:ولی کجاقایمش کردی نامی:تویه گردنبندهایی که بهشون دادم شوکا:ازکجاگیرشون اوردی اینارو هیچکس بجزپلیس نمیتونه داشته باشه نامی:چندوقت پیش باریکی ازدوستایه دوران راهنماییم صحبت کردم اتفاقی فهمیدم که الان معمورمخفیه پلیسه براش همچیوتوضیح دادموازش کمک خواستم اونم قبول کرد که کمکمون کنه بعدم اون گردنبداروبه خرج خودش برامون سفارش داد+پس الان میدونیم که رستاکجاس نامی:آره +پس چرامعطلین بیاین بریم دنبالش پس جیهوپ:جونگکوک سرخودعمل نکن ممکنه اتفاقی براش بیوفته نامی:درسته بایدصبرکنیم تاخدش بیادجین:ماتاکی بایدصبرکنیم تااون بیادمگه کره ای نیس رویا:تاازاونجابیادکه معلوم نیس چی میشه نامی:ن همون روزکه ماامدیم نیویورک باماامد مانیا:پس چراهیچی به مانگفتی نامی:ترسیدم که یهوسوتی بدینوهمچی خراب بشه+هیونگ لطفازودتریه کاری کن نامی تا میخواست چیزی بگه زنگ تلفن هتل به صدادرامدشوگاجواب دادوگفت: میگه یه آقایی به اسم پارک وون شی آمده دیدنمون
۷.۱k
۰۲ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.