لب ها می لرزند

لب ها می لرزند !
شب می‌تپد !
جنگل نفس می کشد !
پروایِ چه داری؟
مرا در شبِ بازوانت سفر دِه!


#سهراب‌سپهری
#عاشقانه‌ها
#ماریارادمهر
دیدگاه ها (۳)

مثل این است که شب نمناک است دیگران را هم غم هست به دل غم من ...

چه کسی می‌فهمددر دلم رازی هست!می ‌سپارم آن رابه خیالِ شب و ت...

بودَت یک جور...نبودَت یک جور...با توتمامِ بلاتکلیفیها را تجر...

چشمی به رهت دوخته ام باز که شایدبازآئی و برهانیم از چشم به ر...

خبر داری چرا وقتی دل بی‌تاب میگیردسراغ از خاطراتی دور اما نا...

بمان در سینه ام ز آنجا که هم جانی و جانانینفس میگیرم از بویت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط