مادربزرگ

مادربزرگ
حواسش به شمعدانیهابود
گاه حتی همینکه
چرخی میزد کنارحوض
نگاهشان میکردکافی بود
برای قدکشیدنشان

بعدهافهمیدم
عشق مراقبت میخواهد
چیزی مثل زمزمه ی اینکه
حواست به من باشد

دیدگاه ها (۱)

ﺳﻼﻣﺘﯿﻪ ﻟﯽ ﻟﯽ ﻭﻫﻔﺖ ﺳﻨﮓ …ﺳﻼﻣﺘﯿﻪ ﻧﯿﻤﮑﺘﺎﯼ 3 ﻧﻔﺮﻩ …ﺳﻼﻣﺘﯿﻪ ﺛﻠﺚﺍﻭﻝ ...

دل من جایی در یک بعد از ظهر جا مانده است؛جايى در زمانِ نارنج...

مــن به باغٖی باغــبانی می ‌کــنــم با چــشــم تــر کز درختش...

جان ندارد هر که جانانیش نیستتنگ عیشست آن که بستانیش نیستدرد ...

روانی منp44

نشونه رابطه سالم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط