اژدواج اجباری♥ p23
ته. نرینین به خودتون من نمرده بودم
ات. بیایین بشینین توضیح بدم
ات همه چیو توضیح داد
سوبین. عشقم الان تو میدونستی ته زنده بود؟
ماری. نه بخدا.. وایسا فک کنم من مزاحم این دوتا شدم چون داشتن کارای خاک برسری میکردن
ات.گوجه شده
سوبین. عشقم مگه ما نکردیم؟
ماری. میمری دو دقیقه به همه چی گند نزنی داشتم حال میکردما
ته. اره خیلی هم مزاحم شدی توحس رفته بودیم
ماری. خوب کردم
ات. یاا بسه دیگه من میرم شیر کاکائو بیارم بخوریم
هیونجین. بیام کمک؟
ات. اگه میشه ا...
ته. شوهر به این گندگی داره به تو چه احتیاجی داره خودم میام عشقم بریم
اینا رفتن آشپز خونه ویو ات
داشتم شیر کاکائو هارو میریختم داخل لیوان که یهو یه دستی دور کمرم احساس کردم برگشتم دیدم تهیونگه
ات. یااا مهمون داریم زشته این کارا
ته. به من چه من بابد بهت بچسبم
ات شیر کاکائو هارو با بیسکویت با کلی چیز میز ریخت بردن پیش بچه ها خوردن
سوبین. میاین بریم کنار ساحل الان نه ها فردا
ات. یسسس بریم
ماری. خب دیگه ما بریم
ات. شام اینجایین میخوام براتون شام درست کنم😎
سوبین. خونه رو به گند نکشی از آخرین باری که درست کردی که هیچی نگم ماشلا قشنگ سیا شده بودی
ته. 🤣🤣
ات. یااا تو دیگه چرا خیلی بدین یه چیزی درست کنما
ماری. نه این دفعه میخوام دست پخت منو بخورین
ات. باشه
ماری رفت غذا درست کرد بعد 1ساعت همه چی اماده شد میزو چیدن غذا رو اوردن
ماری. عشقم تو اول تست کن
سوبین. باشه یه قاشق از غذا رو برداشت خورد
سوبین. چیزه.. خیلی.. خوشمزس(اشک میاد از چشماش)
ماری. چراگریه میکنی؟
سوبین. اشک شوقه شوق
ات. اره جان جدت یه قاشق برداشت
ات. تنده تندههه اب اببببب(داد)
ته. بیا عشقم(خنده)
ماری. چیزه فک کنم بجای ادویه فلفل ریختم خب میتونیم امشبو رژیم بگیریم(لبخند ضایع)
ته. غذا سفارش میدم
پیتزار سفارش دادن اوردن خوردن هرکی رفت خونه خودش
ته. چطوره خوش بگذرونیم بیبی؟(خمار)
ات. تـ تـ تـ تو تحریک شدی(ترس)
ته. هوم بیبی
ات. بـ بـ باچی؟
ته. بااندام تو
ته امد ات رو بوسید ات هم همراهی میکرد ته ات رو برد تو اتاق و..(اسمات)
ویو صبح ات
بادلدرد شدید از خواب بیدار شدم دیدم که ته خیلی کیوت و هات خوابیده که ی هو شکمم تیر کشید
ات. اییی(گریه)
ته از خواب بیدار شد
ته. هوم چیشده؟
ات. پدصگ میمردی دیشب انقدر وحشی نمیشدی؟(گریه)
ته. عشقم ببخشید تخصیر خودته
ات. درد دارم(گریه)
ته ات رو برد حموم امد موهاشو خشک کرد بهش مسکن داد
ات. چیزه میگم
ته. هوم میشنوم
ات. تو دیشب خالیم کردی اگه بچه نمیخوای میتونم کاریش کنما
ته. نه من بچه میخوام به هرحال ما ازدواج کردیم
ات. باشه
گوشی ات زنگ خورد هیونجین بود
ادامه دارد..
حمایت کنید🥺♥
25لایک
25کامنت
ات. بیایین بشینین توضیح بدم
ات همه چیو توضیح داد
سوبین. عشقم الان تو میدونستی ته زنده بود؟
ماری. نه بخدا.. وایسا فک کنم من مزاحم این دوتا شدم چون داشتن کارای خاک برسری میکردن
ات.گوجه شده
سوبین. عشقم مگه ما نکردیم؟
ماری. میمری دو دقیقه به همه چی گند نزنی داشتم حال میکردما
ته. اره خیلی هم مزاحم شدی توحس رفته بودیم
ماری. خوب کردم
ات. یاا بسه دیگه من میرم شیر کاکائو بیارم بخوریم
هیونجین. بیام کمک؟
ات. اگه میشه ا...
ته. شوهر به این گندگی داره به تو چه احتیاجی داره خودم میام عشقم بریم
اینا رفتن آشپز خونه ویو ات
داشتم شیر کاکائو هارو میریختم داخل لیوان که یهو یه دستی دور کمرم احساس کردم برگشتم دیدم تهیونگه
ات. یااا مهمون داریم زشته این کارا
ته. به من چه من بابد بهت بچسبم
ات شیر کاکائو هارو با بیسکویت با کلی چیز میز ریخت بردن پیش بچه ها خوردن
سوبین. میاین بریم کنار ساحل الان نه ها فردا
ات. یسسس بریم
ماری. خب دیگه ما بریم
ات. شام اینجایین میخوام براتون شام درست کنم😎
سوبین. خونه رو به گند نکشی از آخرین باری که درست کردی که هیچی نگم ماشلا قشنگ سیا شده بودی
ته. 🤣🤣
ات. یااا تو دیگه چرا خیلی بدین یه چیزی درست کنما
ماری. نه این دفعه میخوام دست پخت منو بخورین
ات. باشه
ماری رفت غذا درست کرد بعد 1ساعت همه چی اماده شد میزو چیدن غذا رو اوردن
ماری. عشقم تو اول تست کن
سوبین. باشه یه قاشق از غذا رو برداشت خورد
سوبین. چیزه.. خیلی.. خوشمزس(اشک میاد از چشماش)
ماری. چراگریه میکنی؟
سوبین. اشک شوقه شوق
ات. اره جان جدت یه قاشق برداشت
ات. تنده تندههه اب اببببب(داد)
ته. بیا عشقم(خنده)
ماری. چیزه فک کنم بجای ادویه فلفل ریختم خب میتونیم امشبو رژیم بگیریم(لبخند ضایع)
ته. غذا سفارش میدم
پیتزار سفارش دادن اوردن خوردن هرکی رفت خونه خودش
ته. چطوره خوش بگذرونیم بیبی؟(خمار)
ات. تـ تـ تـ تو تحریک شدی(ترس)
ته. هوم بیبی
ات. بـ بـ باچی؟
ته. بااندام تو
ته امد ات رو بوسید ات هم همراهی میکرد ته ات رو برد تو اتاق و..(اسمات)
ویو صبح ات
بادلدرد شدید از خواب بیدار شدم دیدم که ته خیلی کیوت و هات خوابیده که ی هو شکمم تیر کشید
ات. اییی(گریه)
ته از خواب بیدار شد
ته. هوم چیشده؟
ات. پدصگ میمردی دیشب انقدر وحشی نمیشدی؟(گریه)
ته. عشقم ببخشید تخصیر خودته
ات. درد دارم(گریه)
ته ات رو برد حموم امد موهاشو خشک کرد بهش مسکن داد
ات. چیزه میگم
ته. هوم میشنوم
ات. تو دیشب خالیم کردی اگه بچه نمیخوای میتونم کاریش کنما
ته. نه من بچه میخوام به هرحال ما ازدواج کردیم
ات. باشه
گوشی ات زنگ خورد هیونجین بود
ادامه دارد..
حمایت کنید🥺♥
25لایک
25کامنت
۲۱.۹k
۲۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.