part¹¹
part¹¹
Daddy fucker vahshim🥑
ویو ا/ت
دیدم یه اقا اومد پیش و بهم گفت...
*اون مرده رو با م.ه نشون میدم*
م.ه:سلام خانم کوچولو
+سلام بله چیزی میخاین؟
م.ه:اره من شمارو میخام...
+حرف دهنتو بفهم مرتیکه ی عوضی
م.ه:خانم به این خوشگلی چرا باید تو جمع مردا باشه
+به تو چه من با دوست پسرم اومدم
م.ه:عاها پس دوست پسرم داری
+به تو چه مرتیکه...ته.. تهههههه
&چیشده؟.. این اقا کیه؟
م.ه:من کیم؟دوست پسر جنابالی
&هی حرف دهنتو بفهم
+ته بس کن بیا بریم این عوضی رو ول کن
م.ه:هی کجا میری با این عجله
+دستمو ول کن
&مرتیکه بهش دست نزن
م.ه:شما کی باشید به من دستور میدی؟
*ته یه مشت زد به صورته اون مرده و دست ا/ت رو گرفت بردتش پیش کوک*
&کوک بیا بریم دیگه..
-ما که تازه اومدیم چیشده ا/ت چرا گریه میکنه؟
&بیا بریم برات توضیح میدم
-باشه...پسرا ما میریم
جیهوپ.جین.نامجون.جیمین:باشه کوکی خدافظ... ته خدافظ
&فعلا خدافظ
*کوک و ته و ا/ت سوار ماشین شدم و حرکت کردن*
-نمیخای توضیح بدین چی شده؟
&یه مرده داشت به ا/ت تجاوز میکرده که ا/ت جیغ کشید منم رفتم داخل و یه مشت زدم داخل صورت مرده و دست ا/ت رو گرفتم اومدم بیرون
-کدوم مرتیکه ای جرعت کرده به چیزایی که ماله منن رو دست بزنه*داد*
+ارباب اروم باش*گریه*
-یه مرده ی عوضی داشته تورو اذیت میکرده بعد تو میگی اروم باش
&کوک دالان وقتش نیست
-باشه.... ا/ت رسیدم به عمارت باهات کار دارم...
+باشه ارباب
-دیگه لازم نیست بهم بگی ارباب بگو کوک
+باشه کوکی
*بعد چند مین رسیدن به عمارت و کوک دست ا/ت رو رفت برد اتاق خودش*
-میخای منو دیونه کنه ها*داد*
+داد نزن میترسم
-دختره ی هرزه چرا زودتر بهم نگفتی میگرفتم اون مرده رو جر میدادم*داد*
+ببخشید کوک انقد حُول شده بودم یادم رفت بهت بگم که جیغ زدم وقته رو صدا زدم
-برام مهم نیست بخاطره این کارت تنبیه میشی
+اما....
-ساکت شووو*عربده*
-تهههههههه
&بله کوک
-ا/ت رو ببر اتاق شکنجه و 100 تا شلاق بهش بزن
&اما کوک...
-همینی که گفتم..
&چشم...ا/ت همراه من بیا
+ب.. باشه*گریه*
*ته ا/ت رو برد به اتاق شکنجه و شروع کرد به شلاق زدن*
+ته نکن ترو خدا من تقصیری ندارم*گریه*
&میدونم اما کوک اینجوری خواسته...بهت ضربه میزنم بشمار وگرنه از اول میزنم...
+ب.. باشه... 1...2..3...58...هق..89...93...هق..100
ویو ته
بدن ا/ت کلا خونی شده بود و ا/ت چشماش بسته بود افتاده بود روی زمین...
&کوک...
-بله
&ا/ت داره بدنش خون ریزی میکنه
-چی واسه چی اخه
&فک کنم یادت رفته گفتی 100 تا شلاق بهش بزنم
-وایی چرا اینکارو باهاش کردم تو همین جا بمون به دکتر شخصیم زنگ بزن بیاد من میرم پیش ا/ت
&باشه
*علامت دکتر شخصیه کوک رو د.ش نشون میدم*
د.ش:حالش کاملا خوبه فقط نیاز به استراحت کامل داره
-خیلی ممنون دکتر برین پیش ته پولتون رو بهتون بده
د.ش:باشه خیلی ممنون
edamash part¹²🗿
Daddy fucker vahshim🥑
ویو ا/ت
دیدم یه اقا اومد پیش و بهم گفت...
*اون مرده رو با م.ه نشون میدم*
م.ه:سلام خانم کوچولو
+سلام بله چیزی میخاین؟
م.ه:اره من شمارو میخام...
+حرف دهنتو بفهم مرتیکه ی عوضی
م.ه:خانم به این خوشگلی چرا باید تو جمع مردا باشه
+به تو چه من با دوست پسرم اومدم
م.ه:عاها پس دوست پسرم داری
+به تو چه مرتیکه...ته.. تهههههه
&چیشده؟.. این اقا کیه؟
م.ه:من کیم؟دوست پسر جنابالی
&هی حرف دهنتو بفهم
+ته بس کن بیا بریم این عوضی رو ول کن
م.ه:هی کجا میری با این عجله
+دستمو ول کن
&مرتیکه بهش دست نزن
م.ه:شما کی باشید به من دستور میدی؟
*ته یه مشت زد به صورته اون مرده و دست ا/ت رو گرفت بردتش پیش کوک*
&کوک بیا بریم دیگه..
-ما که تازه اومدیم چیشده ا/ت چرا گریه میکنه؟
&بیا بریم برات توضیح میدم
-باشه...پسرا ما میریم
جیهوپ.جین.نامجون.جیمین:باشه کوکی خدافظ... ته خدافظ
&فعلا خدافظ
*کوک و ته و ا/ت سوار ماشین شدم و حرکت کردن*
-نمیخای توضیح بدین چی شده؟
&یه مرده داشت به ا/ت تجاوز میکرده که ا/ت جیغ کشید منم رفتم داخل و یه مشت زدم داخل صورت مرده و دست ا/ت رو گرفتم اومدم بیرون
-کدوم مرتیکه ای جرعت کرده به چیزایی که ماله منن رو دست بزنه*داد*
+ارباب اروم باش*گریه*
-یه مرده ی عوضی داشته تورو اذیت میکرده بعد تو میگی اروم باش
&کوک دالان وقتش نیست
-باشه.... ا/ت رسیدم به عمارت باهات کار دارم...
+باشه ارباب
-دیگه لازم نیست بهم بگی ارباب بگو کوک
+باشه کوکی
*بعد چند مین رسیدن به عمارت و کوک دست ا/ت رو رفت برد اتاق خودش*
-میخای منو دیونه کنه ها*داد*
+داد نزن میترسم
-دختره ی هرزه چرا زودتر بهم نگفتی میگرفتم اون مرده رو جر میدادم*داد*
+ببخشید کوک انقد حُول شده بودم یادم رفت بهت بگم که جیغ زدم وقته رو صدا زدم
-برام مهم نیست بخاطره این کارت تنبیه میشی
+اما....
-ساکت شووو*عربده*
-تهههههههه
&بله کوک
-ا/ت رو ببر اتاق شکنجه و 100 تا شلاق بهش بزن
&اما کوک...
-همینی که گفتم..
&چشم...ا/ت همراه من بیا
+ب.. باشه*گریه*
*ته ا/ت رو برد به اتاق شکنجه و شروع کرد به شلاق زدن*
+ته نکن ترو خدا من تقصیری ندارم*گریه*
&میدونم اما کوک اینجوری خواسته...بهت ضربه میزنم بشمار وگرنه از اول میزنم...
+ب.. باشه... 1...2..3...58...هق..89...93...هق..100
ویو ته
بدن ا/ت کلا خونی شده بود و ا/ت چشماش بسته بود افتاده بود روی زمین...
&کوک...
-بله
&ا/ت داره بدنش خون ریزی میکنه
-چی واسه چی اخه
&فک کنم یادت رفته گفتی 100 تا شلاق بهش بزنم
-وایی چرا اینکارو باهاش کردم تو همین جا بمون به دکتر شخصیم زنگ بزن بیاد من میرم پیش ا/ت
&باشه
*علامت دکتر شخصیه کوک رو د.ش نشون میدم*
د.ش:حالش کاملا خوبه فقط نیاز به استراحت کامل داره
-خیلی ممنون دکتر برین پیش ته پولتون رو بهتون بده
د.ش:باشه خیلی ممنون
edamash part¹²🗿
۲۲.۶k
۲۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.