part9
part9
Daddy fucker vahshim🥑
-منــــ
&کوک یه لحظه صب کن
-چیشده
&بیا کارت دارم
-تو برو من یه چیزی به ا/ت بگم بیام
&نه باید الان بیای
-اخه نمیشه تو برو الان میام
&کوک بیا دیگه
-باشه... ا/ت کم برم بعد میام پیشت بهت میگم که منــــ
&عجله کنننن
-باشه اومدم
+ارباب برو بعد میای پیشم
-باشه... چته ته
&بهت گفتم که بهش نگوووچ
-چرا؟
&خودش بزار بهت بگه
-اخه اون فک میکنه که چون من اربابش هستم بهم بگه تنبیه میشه
&خب تو بهش بگو دیگه تنبیه نمیشی
-نه نمیشه بادی از اربابش یکمی بترسه دیگه
&خودت میدونی من میرم
-عه کجا... باشه برو منم میرم یکم قدم بزنم ببینم چیکار کنم
&باشه برو
-به ا/ت بگو که رفتم بیرون
&باشه
-یونگی چیشد؟
&برو بیت بعد حرف میزنیم
-باشه فعلا خدافظ
&خدافظ...
ویو ا/ت
یعنی ارباب میخاست بهم چی بگه؟... نکنه میخاست بگه که عاشقمه؟... من بهش بگم؟.. اخه میترسم منو تنبیه کنه و اون به من هیچ حسی نداشته باشه... نه ول کن بزار خودش بهم بگه...
ویو ته
باید یجوری کوک و ا/ت رو بهم برسونم... ولی اخه ا/ت باید ماله من میشد خیلی دختر کیوتیه وای ول کن باو وای اخه منو اون یه راند رفتیم... خب چی میشه ا/ت باید ماله کوک باشه....بزار برم پیش ا/ت بهش بگم امشب پارتی دعوت شدیم...
&ا/ت؟
+بله
&باهات حرف دارم
+باشه بگو
&امشب میریم پارتی و توهم باما میای و از پیش اربابت جم نمیخوری
+چشم...
&افرین یکم ساعت 9 باید بریم و ساعت 8 نیم حاضر باش
+چشم پس من برم دوش بگیرم
&باشه برو ارباب هم یکم دیگه میاد عمارت
+باشه
ویو ا/ت
رفتم دوش گرفتم و اومدم دیدم ساعت 7 نیمه موهامو با سشوار خشک کردم و لباس کارمو پوشیدم رفتم اشپز خونه واسه ی ارباب یه شیرموز توت فرنگی درست کردم و یکم داخلش پودرنارگیل ریختم گزاشتم سره میز تا ارباب بیاد رفتم داخل اتاقم بعد اومدم پایین دیدم شیرموز تون فرنگی رو یکی خورده فک کردم ارباب بود ولی نه ارباب هنوز خونه نیومده بود پس رفتم پیش ته...
+ته؟
&بله
+تو اونو خوردی؟
&چیو*خنده*
+شیرموز توت فرنگی
&اره مگه برای من نبود
+نه*خنده*
&پس برای کی بود؟
+ارباب
&عا ببخشید برو یکی دیگه برای اربابت درست کن*خنده*
+ایشش باشه... عه صدای در اومد فک کنم ارباب باشه
&تو برو حاضر شو ساعت 8 بعد برو واسه اربابت شیرموز توت فرنگی درست کن
+باشه پس من برم حاضر شم...
edamash part10🗿
Daddy fucker vahshim🥑
-منــــ
&کوک یه لحظه صب کن
-چیشده
&بیا کارت دارم
-تو برو من یه چیزی به ا/ت بگم بیام
&نه باید الان بیای
-اخه نمیشه تو برو الان میام
&کوک بیا دیگه
-باشه... ا/ت کم برم بعد میام پیشت بهت میگم که منــــ
&عجله کنننن
-باشه اومدم
+ارباب برو بعد میای پیشم
-باشه... چته ته
&بهت گفتم که بهش نگوووچ
-چرا؟
&خودش بزار بهت بگه
-اخه اون فک میکنه که چون من اربابش هستم بهم بگه تنبیه میشه
&خب تو بهش بگو دیگه تنبیه نمیشی
-نه نمیشه بادی از اربابش یکمی بترسه دیگه
&خودت میدونی من میرم
-عه کجا... باشه برو منم میرم یکم قدم بزنم ببینم چیکار کنم
&باشه برو
-به ا/ت بگو که رفتم بیرون
&باشه
-یونگی چیشد؟
&برو بیت بعد حرف میزنیم
-باشه فعلا خدافظ
&خدافظ...
ویو ا/ت
یعنی ارباب میخاست بهم چی بگه؟... نکنه میخاست بگه که عاشقمه؟... من بهش بگم؟.. اخه میترسم منو تنبیه کنه و اون به من هیچ حسی نداشته باشه... نه ول کن بزار خودش بهم بگه...
ویو ته
باید یجوری کوک و ا/ت رو بهم برسونم... ولی اخه ا/ت باید ماله من میشد خیلی دختر کیوتیه وای ول کن باو وای اخه منو اون یه راند رفتیم... خب چی میشه ا/ت باید ماله کوک باشه....بزار برم پیش ا/ت بهش بگم امشب پارتی دعوت شدیم...
&ا/ت؟
+بله
&باهات حرف دارم
+باشه بگو
&امشب میریم پارتی و توهم باما میای و از پیش اربابت جم نمیخوری
+چشم...
&افرین یکم ساعت 9 باید بریم و ساعت 8 نیم حاضر باش
+چشم پس من برم دوش بگیرم
&باشه برو ارباب هم یکم دیگه میاد عمارت
+باشه
ویو ا/ت
رفتم دوش گرفتم و اومدم دیدم ساعت 7 نیمه موهامو با سشوار خشک کردم و لباس کارمو پوشیدم رفتم اشپز خونه واسه ی ارباب یه شیرموز توت فرنگی درست کردم و یکم داخلش پودرنارگیل ریختم گزاشتم سره میز تا ارباب بیاد رفتم داخل اتاقم بعد اومدم پایین دیدم شیرموز تون فرنگی رو یکی خورده فک کردم ارباب بود ولی نه ارباب هنوز خونه نیومده بود پس رفتم پیش ته...
+ته؟
&بله
+تو اونو خوردی؟
&چیو*خنده*
+شیرموز توت فرنگی
&اره مگه برای من نبود
+نه*خنده*
&پس برای کی بود؟
+ارباب
&عا ببخشید برو یکی دیگه برای اربابت درست کن*خنده*
+ایشش باشه... عه صدای در اومد فک کنم ارباب باشه
&تو برو حاضر شو ساعت 8 بعد برو واسه اربابت شیرموز توت فرنگی درست کن
+باشه پس من برم حاضر شم...
edamash part10🗿
۲۶.۳k
۲۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.