امشب غرق در توام چونان که باران است

...
امشب غرق در توام چونان که باران است
پنهان‌زچشم توگویی که‌سرد زمستان است

بندی‌ است‌ به‌ پایم که می‌کشد به‌‌سمت تو
مانده‌یک‌دل‌تنهاکه‌درهجرشب‌پریشان است

من و خاطره گرم عشق تو و سفره‌ ی دلم
بین‌دیوارهای‌زندانی‌که‌غم‌درآن‌فراون است

در تیرگی یک شب ونم‌نم باران به ساز غم
دلم به بود ونبود تو گرفتار و حیران است

دل را به دریا زدم که با نگاه تو در آویزم
ناخواسته‌گفتم‌ازکسی‌که‌بی‌تو ویران است

درعمق چشم‌تو چوموج‌می‌زند تلاطم شب
نقش‌سیاه‌مانده‌کنار‌آن به‌شعر سوزان است

نبودنت‌ کنار من نقش‌سرد خانه‌ خراب دلم
امشب غرق در توام چونان که باران است
(ندا)
...
دیدگاه ها (۱۲)

...آنگاه که پاییز را به نظاره می‌نشینم گویی چشم تو را ب...

...معشوق ما به‌هیچ گرفته دل را و نمی‌داندنقشی‌کشیده به‌دیوار...

...برایت لاله می‌آرم ولی در خویش پنهانیبگودرخودشدن‌تاکی بگو...

...هر گوشه‌ی تنت، بیتی از غزل من است آن‌تاب ابروت، خط‌ م...

⁨⁨⁨⁨حتما بخوانید👇🏼😭💔رخت عزایت را به تن کردم عزیزماصلا خودم ر...

## وانشات: خدای مرگ و گل خجالتی### ۳. ملاقات‌های شبانه زیر ن...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط