سخت گیر) پارت چهاردهم
سخت گیر) پارت چهاردهم
صبح
کوک: ا.ت چیشده چرا
روت اونطرفه
ا.ت:..
کوک: قهری چرا جواب نمیدی
ا.ت: با من حرف نزن ازت متنفرم
کوک:چرا قشنگم
ا.ت: دیشب خیلی اذیتم کردی بهت
میگم نریز من بچه نمیخوام تو فقط
کار خودتو میکنی
کوک:چی ولی
ا.ت: ولی نداره
کوک: نمیخواستم
ا.ت: بامن حرف نزن
(چند دقیقه بعد)
کوک: من بچه خیلی دوست
دارم اگه بهت میگفتم نه نمیاوردی
اخه یه ساله باهم ازدواج کردیم چرا
راضی نمیشی قشنگم
ا.ت: من به موقعش هم راضی میشدم
کوک: الان اتفاقی نیفتاده که
چیکار کنم باهام صلح کنی
ا.ت: من صلح نمیکنم
کوک:شیر کاکائو آبنبات نمیخوای
ا.ت: خب باشه
کوک: هرچی میخوای بگو
ا.ت: سه بسته شیر کاکائو کیک شکلاتی
پنج تا آبنبات هفتا بستنی و سه بسته کوکی
کوک:من پیشتم کوکی برای چی میخوای
دیگه
ا.ت: راست میگیا خب بجاش سه بسته
پفک و چیپس
کوک: اینارو بنویس بده به مینهو(بادیگارد)
تا بخرشون
ا.ت: مینهو
مینهو:بله
کوک: اینارو تهیه کن و بیار
مینهو: چشم
کوک: مطمئنی باردار نیستی
ا.ت: آره
(ده دقیقه بعد)
ا.ت:چرا نمیاد
کوک: الان میرسه
مینهو: بفرمایید
ا.ت: فقط یه شیر کاکائو و یه بستنی
بده بقیه شو بزار تو یخچال
مینهو: خانم یه کیک اضاف اومد
یخچال جا نداره
ا.ت: بزارش یخچال پایینی
مینهو: چشم
کوک: یادم به بچه هایی میفته
که میگی این خوراکی به کسی نگیا
ا.ت: الان به من میگی بچه
کوک: نه منظورم این نبود تو مامیم
هستی
ا.ت: خوشم نمیاد میگی مامی بگو
بیبی
کوک: چشم بیبی
ا.ت: کوک برو کیکم رو از پایین
بیار
کوک: اینجا هست بیا بخور
ا.ت: اون خوشمزه تره اصلا
خودم میرم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رفتم پایین در یخچالو باز کردم
تیکه کیکم خورده بود
ا.ت: کی کیکم و خورده(باداد)
/:ماله تو بود ببخشید من خوردم
ا.ت: چرا خوردی الان برام درست
میکنی سریع
/:باشه
ا.ت: زود
کوک: چیشده چرا صداتو بلند کردی
بیبی
/:بله
ا.ت: با تو نبود کارتو بکن
چون کیکم و خورده گفتم
الان برام درست کنه
کوک: ا.ت مطمئن نیستی
چیزیت نیست تو که چیزی نمیخوردی
ا.ت: وای هوس کردم
کوک: چی میخوای بیا تا بریم
بهت بدم
/:چی چیمیگین
کوک: رابطه ما به شما ربطی
نداره
#بی_تی_اس
#کوک
#فیک
صبح
کوک: ا.ت چیشده چرا
روت اونطرفه
ا.ت:..
کوک: قهری چرا جواب نمیدی
ا.ت: با من حرف نزن ازت متنفرم
کوک:چرا قشنگم
ا.ت: دیشب خیلی اذیتم کردی بهت
میگم نریز من بچه نمیخوام تو فقط
کار خودتو میکنی
کوک:چی ولی
ا.ت: ولی نداره
کوک: نمیخواستم
ا.ت: بامن حرف نزن
(چند دقیقه بعد)
کوک: من بچه خیلی دوست
دارم اگه بهت میگفتم نه نمیاوردی
اخه یه ساله باهم ازدواج کردیم چرا
راضی نمیشی قشنگم
ا.ت: من به موقعش هم راضی میشدم
کوک: الان اتفاقی نیفتاده که
چیکار کنم باهام صلح کنی
ا.ت: من صلح نمیکنم
کوک:شیر کاکائو آبنبات نمیخوای
ا.ت: خب باشه
کوک: هرچی میخوای بگو
ا.ت: سه بسته شیر کاکائو کیک شکلاتی
پنج تا آبنبات هفتا بستنی و سه بسته کوکی
کوک:من پیشتم کوکی برای چی میخوای
دیگه
ا.ت: راست میگیا خب بجاش سه بسته
پفک و چیپس
کوک: اینارو بنویس بده به مینهو(بادیگارد)
تا بخرشون
ا.ت: مینهو
مینهو:بله
کوک: اینارو تهیه کن و بیار
مینهو: چشم
کوک: مطمئنی باردار نیستی
ا.ت: آره
(ده دقیقه بعد)
ا.ت:چرا نمیاد
کوک: الان میرسه
مینهو: بفرمایید
ا.ت: فقط یه شیر کاکائو و یه بستنی
بده بقیه شو بزار تو یخچال
مینهو: خانم یه کیک اضاف اومد
یخچال جا نداره
ا.ت: بزارش یخچال پایینی
مینهو: چشم
کوک: یادم به بچه هایی میفته
که میگی این خوراکی به کسی نگیا
ا.ت: الان به من میگی بچه
کوک: نه منظورم این نبود تو مامیم
هستی
ا.ت: خوشم نمیاد میگی مامی بگو
بیبی
کوک: چشم بیبی
ا.ت: کوک برو کیکم رو از پایین
بیار
کوک: اینجا هست بیا بخور
ا.ت: اون خوشمزه تره اصلا
خودم میرم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رفتم پایین در یخچالو باز کردم
تیکه کیکم خورده بود
ا.ت: کی کیکم و خورده(باداد)
/:ماله تو بود ببخشید من خوردم
ا.ت: چرا خوردی الان برام درست
میکنی سریع
/:باشه
ا.ت: زود
کوک: چیشده چرا صداتو بلند کردی
بیبی
/:بله
ا.ت: با تو نبود کارتو بکن
چون کیکم و خورده گفتم
الان برام درست کنه
کوک: ا.ت مطمئن نیستی
چیزیت نیست تو که چیزی نمیخوردی
ا.ت: وای هوس کردم
کوک: چی میخوای بیا تا بریم
بهت بدم
/:چی چیمیگین
کوک: رابطه ما به شما ربطی
نداره
#بی_تی_اس
#کوک
#فیک
۱۲.۶k
۰۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.