دور ماندهام

دور مانده‌ام.
چون جزیره‌ای ناشناخته،
در انتهایِ دریایی که دیگر آرام نیست..
کسی
سراغم را نمی‌گیرد.
و شایعه مَرگ♥
در هیاهویِ زمان پیچیده است.
نیستم،
و کسی فریادِ "خشکی" سر نمی‌دهد!
دور مانده ام
و امیدِ نجاتم نیست...
اما زنده خواهم ماند.
تا موج نامه‌ات را به ساحل بیاندازد...!

تا باز هم بلند بخوانم،
"دوستت دارم"...🍃 ❤
دیدگاه ها (۱)

باز با خُوف و رَجا سویِ تو می آیم مندو قدم دلهره دارم، دو قد...

دِلگیر است شَب هایِ ابری،وقتی تمامِ آسمان را میگردم،و مهتابِ...

وقتی میخواین سراغشو بگیرین مثل بافقی بپرسین:باعثِ خوشحالیِ ج...

آمدی در خوابِ من دیشب چه کاری داشتیاِی عجب از این طرفها هم گ...

The eyes that were painted for me... "چشمانی که برایم نقاشی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط