تو رها در من و من محو سرا پای توام

تو رها در من و من محو سرا پای توام
تو همه عمر من و من همه دنیای توام
دلم از شوق تو لبریز و تو دیوانه ی من
ای تو دیوانه ی من عاشق و شیدای توام
دل تو صید کمند خم ابروی من است
دیدگاه ها (۱)

صبحِ امروز وقتی داشتمچایی صبحانه را هم میزدم شنیدم که گوینده...

خواستم بگویم پاییز استتو باید باشی و آغوشت و یک فنجان چای......

تنهاییمثل باران پاییزیوسوسه‌ی قدم‌زدن است در خیابان؛که می‌رو...

دیالوگ_ماندگارمی دونی همه فکر میکنن اگه حس واقعیشون و بگن هم...

🌱🍒ناز چشمانت نهاده ... عشق بر سیمای تو...سر خوشم چون پروریدم...

ای تو ،

دلم هوای توکرده.......

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط