پارت ۳۱
پارت ۳۱
ددی_فاکر
صبح بود و ساناکو زود بیدار شد و رفت بیرون تو سالن
کوک:: کجا موش کوچولوم؟!
ساناکو:: دلیلی نمیبینم برای کسی توضیح بدم!
کوک:: من رئیستم و میخام بدونم کدوم گوری میری...بااین ریختت
ساناکو:: هرجایی برم بخودم مربوطه
کوک:: هه... یادت رفته من کیم؟!
ساناکو:: جایگاهتو میدونم...جایگاه منم بدون
کوک:: جایگاه شما؟!
ساناکو:: بزرگترین و قدرتمندترین زن مافیایی کره
کوک:: هه...و این زن مافیایی ک از بقیه برتره خوب میدونه ینفر هست ک ازش بالاتر و قوی تره مگه ن؟!
ساناکو:: همون ینفرم بزودی مجبور میکنم مث صگ جلوم زَجه بزنه😏
کوک:: ت..تو الان چ گوهی حرومزاده؟؟!!
ساناکو:: جئون جونگ کوک! بلاخره روزی دوران برتریت نسبت ب همه ما تموم میشه...بهت قول میدم کسی ک برنده این بازیه منم...بای
کوک با عصبانیت ب ساناکو خیره شد ک میره
کوک:: 🙂😂😂😂😈بچرخ تا بچرخیم...
ساناکو:: الو یوری کدوم گوری رفتی
یوری:: رفتم اسنادی ک خاستیو بیارم دیگه
ساناکو:: شمشای طلایی که بهت گفتمو...
یوری:: بردم جایی که خاستی
ساناکو:: ببین یوری از این نقشه و غضیه هیچکس حتی سوبین نباید بویی ببره میفهمی ک!
یوری:: نگران نباش رئیس
ساناکو:: بای...
................................................
یوری:: ساناکو یبار تو عمرش بهم نهایت اعتمادو کرده و یه کار بزرگ سپرده دستم...شده از جونم میگذرم تا همچی اونطوری ک ساناکو میخاد بشه...تا پای جونم به ساناکو وفادار میمونم برای همیشه👿
لیا:: اوم آره ... شوهر آینده من بزرگترین مرده مافیایی کرس😌😏
سویی:: الکی😳ج..جئون...
لیا:: جئون جونگ کوک!😁
سویی:: بر باباااا
لیا:: گمشو اصن باور نکن ب عنم
سویی:: مدرک؟!
لیا:: عه عههه ببین زنگ زدددد
سویی:: جواب بده😳
لیا:: سلام جنابه جئون جونگ کوکمممم
کوک:: سلام بیبی گرل...گفتم بگو ددی
لیا:: چشم ددی😊
سویی:: یا جدم😳
کوک:: شب میام پیشت
لیا:: ددی بریم بیرون؟!
کوک:: هرجا خاستی اوکیه
لیا:: چشممم
کوک:: خب خاستم باخبرت کنم بای
لیا:: بای
سویی:: وددددففففف
لیا:: بترک از حسادت
سویی:: ب عنم بابا
لیا:: من زن ثروتمندترین و بزرگترین مرد کره جنوبیم واااییییی
سویی:: ب..ببین من دیه باید برم
لیا:: اوکی
سویی پاشد و رفت
لیا هم رفت حموم...
..................................................
کوک:: ک اینطووور پس کاره هوانگ ای بود
@ بله حتی یکی از افرادشون ک گرفتیم اعتراف کرد
کوک:: الان کجاست؟!
@ خب...زیر شکنجه دووم نیارورد(تف بهتون🥺😐😂)
کوک:: اوکی...شب بریزین رو سرشون
@ بله...بااجازه
کوک:: ساناکو الدنگ کجاست...
کوک پاشد و رفت تو سالن...
سوبینو دید ک داشت میخورد مثل همیشه
کوک:: هوی تو
سوبین:: من؟!
کوک:: اوهوم
سوبین رفت پیش کوک
کوک:: ساناکو کجاست؟!
سوبین:: من خاستم از تو بپرسم هه طرفو😒
کوک:: تو نه شما
سوبین:: حالا هرچی
کوک دستشو گرفت و پیچوند...
سوبین:: عااخخ عاخ عاایییی و..ولم کننننن
کوک:: یار اخرته توروم زبون درازی میکنی
سوبین:: چ..چشمممم
کوک ولش کرد...
کوک:: تازگیا چیزی بهت نگفت؟!
سوبین:: خب خیلی چیزا میگه
کوک:: درمورد چیز خاصی...مثلا کاره مهمی...
سوبین:: نه
کوک:: وای بحالت اگه دروغ بگی
سوبین:: ب جون نونا دروغ نمیگم
کوک:: اوکی...
کوک برگشت تو اتاقش
سوبین:: کیک کوفتمون شد...
ددی_فاکر
صبح بود و ساناکو زود بیدار شد و رفت بیرون تو سالن
کوک:: کجا موش کوچولوم؟!
ساناکو:: دلیلی نمیبینم برای کسی توضیح بدم!
کوک:: من رئیستم و میخام بدونم کدوم گوری میری...بااین ریختت
ساناکو:: هرجایی برم بخودم مربوطه
کوک:: هه... یادت رفته من کیم؟!
ساناکو:: جایگاهتو میدونم...جایگاه منم بدون
کوک:: جایگاه شما؟!
ساناکو:: بزرگترین و قدرتمندترین زن مافیایی کره
کوک:: هه...و این زن مافیایی ک از بقیه برتره خوب میدونه ینفر هست ک ازش بالاتر و قوی تره مگه ن؟!
ساناکو:: همون ینفرم بزودی مجبور میکنم مث صگ جلوم زَجه بزنه😏
کوک:: ت..تو الان چ گوهی حرومزاده؟؟!!
ساناکو:: جئون جونگ کوک! بلاخره روزی دوران برتریت نسبت ب همه ما تموم میشه...بهت قول میدم کسی ک برنده این بازیه منم...بای
کوک با عصبانیت ب ساناکو خیره شد ک میره
کوک:: 🙂😂😂😂😈بچرخ تا بچرخیم...
ساناکو:: الو یوری کدوم گوری رفتی
یوری:: رفتم اسنادی ک خاستیو بیارم دیگه
ساناکو:: شمشای طلایی که بهت گفتمو...
یوری:: بردم جایی که خاستی
ساناکو:: ببین یوری از این نقشه و غضیه هیچکس حتی سوبین نباید بویی ببره میفهمی ک!
یوری:: نگران نباش رئیس
ساناکو:: بای...
................................................
یوری:: ساناکو یبار تو عمرش بهم نهایت اعتمادو کرده و یه کار بزرگ سپرده دستم...شده از جونم میگذرم تا همچی اونطوری ک ساناکو میخاد بشه...تا پای جونم به ساناکو وفادار میمونم برای همیشه👿
لیا:: اوم آره ... شوهر آینده من بزرگترین مرده مافیایی کرس😌😏
سویی:: الکی😳ج..جئون...
لیا:: جئون جونگ کوک!😁
سویی:: بر باباااا
لیا:: گمشو اصن باور نکن ب عنم
سویی:: مدرک؟!
لیا:: عه عههه ببین زنگ زدددد
سویی:: جواب بده😳
لیا:: سلام جنابه جئون جونگ کوکمممم
کوک:: سلام بیبی گرل...گفتم بگو ددی
لیا:: چشم ددی😊
سویی:: یا جدم😳
کوک:: شب میام پیشت
لیا:: ددی بریم بیرون؟!
کوک:: هرجا خاستی اوکیه
لیا:: چشممم
کوک:: خب خاستم باخبرت کنم بای
لیا:: بای
سویی:: وددددففففف
لیا:: بترک از حسادت
سویی:: ب عنم بابا
لیا:: من زن ثروتمندترین و بزرگترین مرد کره جنوبیم واااییییی
سویی:: ب..ببین من دیه باید برم
لیا:: اوکی
سویی پاشد و رفت
لیا هم رفت حموم...
..................................................
کوک:: ک اینطووور پس کاره هوانگ ای بود
@ بله حتی یکی از افرادشون ک گرفتیم اعتراف کرد
کوک:: الان کجاست؟!
@ خب...زیر شکنجه دووم نیارورد(تف بهتون🥺😐😂)
کوک:: اوکی...شب بریزین رو سرشون
@ بله...بااجازه
کوک:: ساناکو الدنگ کجاست...
کوک پاشد و رفت تو سالن...
سوبینو دید ک داشت میخورد مثل همیشه
کوک:: هوی تو
سوبین:: من؟!
کوک:: اوهوم
سوبین رفت پیش کوک
کوک:: ساناکو کجاست؟!
سوبین:: من خاستم از تو بپرسم هه طرفو😒
کوک:: تو نه شما
سوبین:: حالا هرچی
کوک دستشو گرفت و پیچوند...
سوبین:: عااخخ عاخ عاایییی و..ولم کننننن
کوک:: یار اخرته توروم زبون درازی میکنی
سوبین:: چ..چشمممم
کوک ولش کرد...
کوک:: تازگیا چیزی بهت نگفت؟!
سوبین:: خب خیلی چیزا میگه
کوک:: درمورد چیز خاصی...مثلا کاره مهمی...
سوبین:: نه
کوک:: وای بحالت اگه دروغ بگی
سوبین:: ب جون نونا دروغ نمیگم
کوک:: اوکی...
کوک برگشت تو اتاقش
سوبین:: کیک کوفتمون شد...
۵۰.۹k
۱۰ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.