خون اشام کیوت پارت ۱۷
(دیگه اسماشونو نمینویسم..علامت لینا+ علامت جیمین_ علامت جیا=)
جیا رفت توی اتاق بخوابه
(پرش زمانی به ۸ شب)
از زبان جیمین:
لینا که توی اتاقه منم حالم خوب نیست.رفتم اشپزخونه و در یخچال رو باز کردم..
_وای این اصلا خوب نیست
تمام بسته های خون تموم شده بود و هیچی توی یخچال نبود. منم اگه خون به موقع نخورم ممکنه کنترلم رو از دست بدم😰
از زبان لینا:
روی تخت بودم و داشتم با گوشیم کار میکردم..حوصلم سر رفته. جیا هم که خوابه.بهتره برم پیش جیمین..در اتاقو باز کردم و رفتن پایین دیدم جیمین دستشو روی سرش گذاشته..انگار حالش خوب نیست..سریع رفتم پیشش..
+هی ..جیمین حالت خوبه؟؟؟؟؟
_ ب.بسته های خ.خون تموم ش.شده و ا.اگه خون ن.نخورم م.ممکنه ک.کنترلم رو ا.از دست بدم.
از زبان جیمین:
الان اوضام خیلی خرابه میترسم به لینا صدمه بزنم.
+ بیا خونمو بخور
دیدم لینا دستشو اورد جلو
_ ن.نمیخوام
نمیدونم چی شد که یکدفعه...
۲۰ تا لایک
(ازتون خیلی ممنونم که حمایت میکنید..باورم نمیشه کسانی هستن که این فیکو میخونن🥺💜💜)
جیا رفت توی اتاق بخوابه
(پرش زمانی به ۸ شب)
از زبان جیمین:
لینا که توی اتاقه منم حالم خوب نیست.رفتم اشپزخونه و در یخچال رو باز کردم..
_وای این اصلا خوب نیست
تمام بسته های خون تموم شده بود و هیچی توی یخچال نبود. منم اگه خون به موقع نخورم ممکنه کنترلم رو از دست بدم😰
از زبان لینا:
روی تخت بودم و داشتم با گوشیم کار میکردم..حوصلم سر رفته. جیا هم که خوابه.بهتره برم پیش جیمین..در اتاقو باز کردم و رفتن پایین دیدم جیمین دستشو روی سرش گذاشته..انگار حالش خوب نیست..سریع رفتم پیشش..
+هی ..جیمین حالت خوبه؟؟؟؟؟
_ ب.بسته های خ.خون تموم ش.شده و ا.اگه خون ن.نخورم م.ممکنه ک.کنترلم رو ا.از دست بدم.
از زبان جیمین:
الان اوضام خیلی خرابه میترسم به لینا صدمه بزنم.
+ بیا خونمو بخور
دیدم لینا دستشو اورد جلو
_ ن.نمیخوام
نمیدونم چی شد که یکدفعه...
۲۰ تا لایک
(ازتون خیلی ممنونم که حمایت میکنید..باورم نمیشه کسانی هستن که این فیکو میخونن🥺💜💜)
۷.۳k
۰۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.