خون اشام کیوت پارت ۱۶
جیمین: راستی یه سوال..پدر مادراتون
نگران نمیشن که چند روزه نیستین؟؟؟
لینا: من که پدر و مادرم توی تصادف مردن....
جیا: پدر مادر منم از هم دیگه
طلاق گرفتن و منو کلا ول کردن
جیمین: وای حتما خیلی سختی کشیدین..ببخشید که ناراحتتون کردم.
لینا و جیا: عیب نداره
جیمین: راستی شما دو تا میتونین اینجا زندگی کنین
لینا و جیا: واقعااا؟؟؟؟
جیمین: اره
لینا و جیا: واقعا ازت خیلی ممنونیم.
جیمین: کاری نکردم که.
غذاشونو خوردن و جمع کردن .
جیا: خب دیگه من برم یه چرتی بزنم.
لینا: باش
جیا رفت توی اتاق تا بخوابه..
که....
۱۰ تا لایک
نگران نمیشن که چند روزه نیستین؟؟؟
لینا: من که پدر و مادرم توی تصادف مردن....
جیا: پدر مادر منم از هم دیگه
طلاق گرفتن و منو کلا ول کردن
جیمین: وای حتما خیلی سختی کشیدین..ببخشید که ناراحتتون کردم.
لینا و جیا: عیب نداره
جیمین: راستی شما دو تا میتونین اینجا زندگی کنین
لینا و جیا: واقعااا؟؟؟؟
جیمین: اره
لینا و جیا: واقعا ازت خیلی ممنونیم.
جیمین: کاری نکردم که.
غذاشونو خوردن و جمع کردن .
جیا: خب دیگه من برم یه چرتی بزنم.
لینا: باش
جیا رفت توی اتاق تا بخوابه..
که....
۱۰ تا لایک
۶.۶k
۰۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.