باور کن

باور کن .....
تو را پنهان خواهم کرد
در آنچه که نوشته‌ام
در نقاشی‌ها و آوازها و آنچه که می‌گویم

تو خواهی ماند
و کسی نه خواهد دید
و نه خواهد فهمید زیستن‌ات را در چشمانم

خواهی دید و خواهی شنید
گرمای تابناک عشق را
خواهی خفت و برخواهی خاست

روزهای پیش رو را خواهی دید
که نخواهند بود
چون روزهای گذشته
آنطور که زیسته بودی
در افکارت غرق خواهی گشت

فهمیدن هر عشقی
گذران یک عمر است
سپری خواهی‌اش کرد

تو را وصف ناپذیر
زندگی خواهم کرد
در چشمانم خواهم زیست
در چشم‌هایم ، تو را پنهان خواهم کرد

روزی تنها زبان به سخن خواهی گشود
خواهی نگریست
من چشم‌هایم را فرو خواهم بست
در خواهی یافت... " ازدمیر_آصف "
دیدگاه ها (۲)

کاش یکی بیاید و به من بگوید از سال هزار و سیصد و عشق به بعد ...

اگر عشقتنها اگر عشقطعم خود را دوباره در من منتشر کندبی بهاری...

مرا آرام میبینی سکوتم سخت تب دارد نمیدانی که چشمانم چه حالی ...

آفریده هر کسی، چشمانِ جذابِ تو را ...قبله‌ی من کرده او، داما...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط