کاش یکی بیاید
کاش یکی بیاید
و به من بگوید
از سال هزار و سیصد و عشق به بعد
چند بار دهانمان را بوییده اند !؟ بغض های عاشقانهء من
در بوسه های میان خواب
چون عشقی ممنوع
پنهان است !
یک امشب به خوابم بیا
نشانی بده ... می خواهم برایت نامه بفرستم !
من که قبلا نشانی داده ام
درب خانهء ما
رو به روی ادارهء پست
دست بر چانه ... سال هاست در انتظار دستنوشته ای از توست !
گاهی به خود می گویم :
ای کاش پُستچی محله تان بودم
آن وقت ، هر شب برایت
نامه می نوشتم
و صبح ها
با دو گل بوسهء سرخ در میانش
برایت پُست می کردم ... !
و به من بگوید
از سال هزار و سیصد و عشق به بعد
چند بار دهانمان را بوییده اند !؟ بغض های عاشقانهء من
در بوسه های میان خواب
چون عشقی ممنوع
پنهان است !
یک امشب به خوابم بیا
نشانی بده ... می خواهم برایت نامه بفرستم !
من که قبلا نشانی داده ام
درب خانهء ما
رو به روی ادارهء پست
دست بر چانه ... سال هاست در انتظار دستنوشته ای از توست !
گاهی به خود می گویم :
ای کاش پُستچی محله تان بودم
آن وقت ، هر شب برایت
نامه می نوشتم
و صبح ها
با دو گل بوسهء سرخ در میانش
برایت پُست می کردم ... !
۴۷۰
۲۸ مهر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.