کاش یکی بیاید

کاش یکی بیاید
و به من بگوید
از سال هزار و سیصد و عشق به بعد
چند بار دهانمان را بوییده اند !؟ بغض های عاشقانهء من
در بوسه های میان خواب
چون عشقی ممنوع
پنهان است !

یک امشب به خوابم بیا
نشانی بده ... می خواهم برایت نامه بفرستم !
من که قبلا نشانی داده ام
درب خانهء ما
رو به روی ادارهء پست
دست بر چانه ... سال هاست در انتظار دستنوشته ای از توست !

گاهی به خود می گویم :
ای کاش پُستچی محله تان بودم
آن وقت ، هر شب برایت
نامه می نوشتم
و صبح ها
با دو گل بوسهء سرخ در میانش
برایت پُست می کردم ... !
دیدگاه ها (۱)

اگر عشقتنها اگر عشقطعم خود را دوباره در من منتشر کندبی بهاری...

یکی می گفتباید انقدر سرتو گرم کنی به چیزای عجیب و غریب،به دا...

باور کن .....تو را پنهان خواهم کرددر آنچه که نوشته‌امدر نقاش...

مرا آرام میبینی سکوتم سخت تب دارد نمیدانی که چشمانم چه حالی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط