ما قول های زیادی به هم داده بودیم
ما قول های زیادی به هم داده بودیم ،
مثلا قول داده بودی چشم هایت برای من باشد و
خنده هایت فقط دل من را به قنج بیاورد ،
من گونه های نرمم را برای تو کنار بگذارم ،
تو چالِ دیوانه کننده ات را برای من ،
من صدایم را که زیر لب شجریان می خواند و
تو صدای ظریفت که اسمم را ترانه می کند ،
من شانه هایم را برای تو و تو غرق شدن در موهایت را برای من ،
من بازوهایم را برای چرخاندنت زیر باران ،
تو دست هایت را برای بازی کردن روی صورت من ،
مثلا قول داده بودیم که طپش قلب تو شب ها لالایی من باشد و....
و من حالا نمی دانم که تو کجایی ،
چه می کنی ،
برای که هستی و به چه کسی قول می دهی
و ما آدم ها چقدر بد قولیم .
مثلا قول داده بودی چشم هایت برای من باشد و
خنده هایت فقط دل من را به قنج بیاورد ،
من گونه های نرمم را برای تو کنار بگذارم ،
تو چالِ دیوانه کننده ات را برای من ،
من صدایم را که زیر لب شجریان می خواند و
تو صدای ظریفت که اسمم را ترانه می کند ،
من شانه هایم را برای تو و تو غرق شدن در موهایت را برای من ،
من بازوهایم را برای چرخاندنت زیر باران ،
تو دست هایت را برای بازی کردن روی صورت من ،
مثلا قول داده بودیم که طپش قلب تو شب ها لالایی من باشد و....
و من حالا نمی دانم که تو کجایی ،
چه می کنی ،
برای که هستی و به چه کسی قول می دهی
و ما آدم ها چقدر بد قولیم .
- ۴.۲k
- ۱۷ بهمن ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط