Angel of Death

Angel of Death
pt.1

یک روز جدید، یک روز پاییزی زیبا..
هیچکس خبر نداشت که قراره صفحه زندگی ورق زده بشه و یک صفحه جدید باز شه.. با انسان های جدید و احساسات جدید..
نفرت؟ غم؟ عشق؟ یا گناه؟
هیچکس خبر نداشت قراره چه بلاهایی سرشون بیاد و چه اتفاقاتی قراره بیوفته …

*************

خانم ها و آقایان: به فرودگاه بین المللی اینچئون خوش آمدید، دمای هوا ۹ درجه بالای صفر و ساعت به وقت محل در سئول 3:45 بامداد می باشد. لطفاً تا توقف کامل هواپیما و باز شدن دربهای خروجی صندلیهای خود را ترک نفرمایید. مسافرینی که قصد ادامه مسیر با پرواز های خطوط هوایی دیگر شرکت ها را دارند ، لطفاً به کانتر مربوطه مراجعه نماییند. از اینکه هواپیمایی Eastar Jet را انتخاب نمودید سپاسگزاریم، و امیدواریم که از پروازتان لذت برده باشید. به امید دیدار در پروازهای آینده هواپیمایی Eastar Jet متشکرم.

پس از توقف کامل هواپیما از صندلی بلند شد و محفظه بالای سرش رو باز کرد و وسایلش رو برداشت و از هواپیما پیاده شد..
نصف شب بود و همه جا توی سکوت و تاریکی فرو رفته بود. چراغ های منطقه اون بخش رو روشن کرده بودن ولی از تاریکی هوا چیزی کم نمیکردند.
پس از اتمام مراحلی که باید توی فرودگاه طی میکرد از فرودگاه خارج شد و تاکسی گرفت و به سمت مقصد مورد نظر به راه افتاد.

* دیروز ساعت 17:25 دقیقه *

کلید رو توی در چرخوند و وارد خونه شد.به عمو و زن عموش سلام داد و پس از احوال پرسی کوتاه به سمت اتاق خودش رفت.
در رو باز کرد و با دیدن دو عدد چمدون و کمد لباسش که درش باز بود و توش خالی سر جاش میخ شد.
با شنیدن صدای عموش از پشت سرش به سمت صدا برگشت و با تعجب به دهان عموش چشم دوخت.

ـ دیگه وقتش رسیده که مستقل شی تهیونگا.. میدونم سخته ولی دیگه چاره ای نیست. تا این سالت مثل پسر خودم بزرگت کردم.. البته با زن عموت. ولی دیگه از این به بعدش پیشت نیستیم. باید یاد بگیری خودت تنهایی زندگی کنی. من و زن عموت داریم میریم به یک سفر طولانی مدت خارج از کشور.. شاید بدون هیچ برگشتی!
بلیط هواپیما برات گرفتم. ساعت 11 شب باید توی فرودگاه باشی پروازت نصف شبه.. فکر کنم حدود 4 صبح برسی به سئول.. یه خونه ی خوب هم برات گرفتم و حتی دانشگاهت رو هم اوکی کردم. منتظر نمیمونم که قبول میکنی یا نه چون گزینه دیگه ای نداری و مجبوری.

حرف های عموش براش غیر قابل باور بود. اون تا این سن و سالش پس از فوت پدر و مادرش توی 6 سالگیش با عموش زندگی میکرد. ولی حالا دیگه خونه ی عمویی نداشت که بهش پناه ببره. از این به بعد زندگی قرار بود برای پسرک تنها سخت بگیره. دلش شکسته بود. البته نه از عموش چون حق داشت. از اینکه اینقدر زود بزرگ شده بود و زندگی اون رو از عموش که براش مثل پدر و از زن‌عموش که مثل مادر بود براش جدا میکرد. چاره ای نبود پس سرش رو به تایید تکون داد و در رو بست و به در تکیه داد.. متوجه نشد که کی روی زمین نشسته و پاهاش رو بغل کرده بود و بی صدا اشک میریخت. فردا اولین روز دانشگاهش بود و قرار بود بعد از یه پرواز خسته کننده خودش رو به زودی به مدرسه برسونه.
وقتی به خودش اومد هوا تاریک شده بود. به ساعت مچیش که یادگار باباش بود نگاهی انداخت. ساعت ۹ شب بود و احتمالا باید بعد از فرود اومدن هواپیما زود سری به خونه جدیدش میزد و آماده میشد تا خودش رو به دانشگاه برسونه.
داخل کمدش کوله پشتیش مونده بود. بلند شد و اون رو برداشت و عکسای خانوادگیشون رو که روی پاتختیش بود رو برداشت و داخلش گذاشت. موبایل و هدفونش رو برداشت و با چمدون هاش از اتاق خارج شد. برای آخرین بار نگاهی به اتاقش انداخت و بغضش رو قورت داد و لبخند تلخی زد. در رو بست و از پله ها پایین رفت و وارد پذیرایی شد. چمدون هاش رو کنار در گذاشت و به سمت TV رفت. مشغول تماشای فیلم بودند و متوجه حضور تهیونگ نشده بودند که نگاه عموی تهیونگ بهش افتاد.

ـ اوه.. زمان چه زود گذشت.

بلند شد و به سمتش اومد. پسرک رو توی آغوش گرفت. تهیونگِ ۱۹ ساله مثل بچه ها توی آغوش گرم عموش فرو رفت. شاید این آخرین باری بود که بغلش میکرد. پس از خداحافظی نسبتا کوتاهی با عمو و زن‌عموش از خونه خارج شد. تاکسی جلوی در منتظر بود. آروم خندید. عموش همه چیز رو حساب کرده بود. سوار شد و به سمت فرودگاه به راه افتاد. زندگی جدیدش منتظرش بود..

اینم عیدیتون.
میدونم کمه ولی خودتون با ویسگون اشنایین بیشتر از این جا نمیشه
فعلا تا اینجا بخونین خوشتون اومد بگین ادامه بدم.
دیدگاه ها (۱۴)

Angel of death pt.2 آسمان سئول داشت میبارید.. اون هم دلش مث...

Angel of deathpt.3با حس قلقلک خوردن بینیش چشماشو آروم باز کر...

Angel of DeathWr: jeon.vMain couple: KookvSub couple : Hoope...

گایز؛برگشتم پر قدرت😂حالا پرقدرتشو نمیدوم ولی برگشتم. حالم خو...

روز های بعد از تو

خدمتکاره عمارت ارباب پارت معرفی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط