زندگی پیچیده

زندگی پیچیده
پارت 3
کائورو:چرا اهمیت میدی؟
نیل:چرا اهمیت میدم؟.... اصلا چرا همچین سوالی میپرسی؟!!
کائورو:ببخشید نمیخواستم عصبانیت کنم
نیل:بهرحال،به خودم مربوطه
؟:هی نیل!ینفر جدید پیدا کردی؟؟
نیل:ارهه!
*ویو کائورو
نیل به من نگاه کرد.
نیل:اون ارلوعه. و اون دختره که کنارشه،نوراعه.
راستی،بهتون نگفتم. مدرسه جدیدم،مختلطه. هم دختر و هم پسر،تو یه مدرسه. البته بعید میدونم کلاس هامون هم مختلط باشه.
نورا:سلاممم!
ارلو:هی رفیق،نمیخوای خودتو معرفی کنی؟
کائورو:ام،من کائورو ام.
نیل:اوه راستی بهت نگفتم،نورا از هممون بزرگتره و سال اخریه. آرلو هم سال دومیه من هم سال دومیم. تو سال چندمی ای؟
کائورو:ام،من خب من سال دومی ام.
نیل:اووه! ایول! پس فکنم تو یه کلاس بیوفتیم.
؟:هو اسکلا!
همه ما به اون ینفر که مارو به لقب اسکل صدا زد نگاه کردیم. یک نفر اونجا به دیوار تکیه داده بود. سیگار دستش بود و پنج آدم دورش بود.
نیل:هوففف،بهت نگفتم. اون جیسه،قلدر مدرسه. البته نگران نباش،کاری نمیکنه. جرعت نداره.
نیل بعد از حرف زدن با من،به جیس نگاه کرد.
نیل:هو پفیوز!چی میخوای دوباره؟
جیس:چی میخوام؟فقط با تازه وارد جدید کار دارم،همین.
نیل:نه،نه،نه.
ناگهان نیل از من دور شد و دستش از رو شونه من برداشته شد و به سمت جیس رفت.
نیل:اینطوری که نمیشه بگی با تازه وارد جدید کار دارم،باید بگی چیکار داری.
جیس:هو،اسکل. من نمیخوام با تو دربیوفتم. یالا،گمشو اونور با تازه وارد کار دارم.
نیل:وقتی نمیرم یعنی به توضیح منطقی نیاز دارم.
جیس:بابا اهه!اول صبحی دعوا راه ننداز دیگه.
نیل:پس گورتو گم کن برو.
جیس:باشه باشه باشه،اما بزودی باهاش کار دارم.
نیل به سمت من برگشت و لبخندی زد.
نیل:خب رفقاااا،بهتره بریم مدرسه و الکی با چند تا ابله درنیوفتیم،نظرتونه؟تازه،مدرسه هم دیر نمیشه.
دوباره نیل به سمت من اومد و دستش رو دور شونه ام انداخت.
نیل:بزن بریم!
ناگهان یکی از کنار جیس به سمت نیل اومد.
؟:الان ابله با ما بودی؟
جیس:وسلی،با نیل درگیر نشو ول کن
نیل:اره دقیقا با شما بودم خب که چی؟
ناگهان وسلی از عصبانیت سیگارشو انداخت زمینو و با پاش له کرد و بعد یقه نیل رو گرفت.
وسلی:عوضیه....
قبل از اینکه وسلی بتونه چیزی بگه،مشت نیل محکم به صورت وسلی برخورد کرد. من از شوک چشمام گرد شده بود.
وسلی:چته وحشی؟!!!!
نیل:اگه تونستید یک روز رو معدب باشین من اسمم رو عوض میکنم.
پارت بعد بزودی....