My daddy Ⓟ¹⁶
My daddy Ⓟ¹⁶
داشتن فیلم ترسناک میدین که یهو تو فیلم اون قسمتی که بچه هارو دار میزنن میاد که ات میترسه جیغ میزنه سریع جیمین بغل میکنه🗿
ات:خدای من چطور تونست بچه های بی گناه بکشن(باترس)
جیمین:ات انقد نترس فقط یه فیلم سادس همشون الکیه
ات میخواد از بغل جیمین بیاد بیرون که جیمین نمی زاره سفت میگیرتش
جیمین:میگم همینطوری بغلم کن امکان داره بازم جای ترسناک بیاد
ات:زشت نیست تو بغل رییسم همینطوری بمونم
جیمین:نه
فیلم داشت کم کم تموم میشد جیمین تا خواست بلندشه تلویزیون رو خاموش کنه دید ات خوابش برده یواشکی جوری برداشت کنترلو که ات از خواب بیدار نشه بعد دوتایی روی مبل تو بغل هم خوابیدن
صبح
ویو ات
از خواب پا شدم که تو بغل جیمین بودم پشمام فر شده بود اما از یه طرفم خیلی خوشحال بودم که تم بغل کراشم خوابیده بودم رفتم دستشویی دست صورتمو شستم صبحونه رو درست کردم جیمین بیدار کردم اومد باهم خوردیم بعد رفتیم شرکت هرکی رفت سراغ کار خودش منم رفتم از جولیا پرونده های مسخره رو گرفتم امضا کردم لعنتی مگه تمومی داره
رفتم به جیمین پرونده هارو بدم
تق تق تق تق (مثلا صدا در)
جیمین:کیه
ات:می تونم بیا تو
جیمین:اره اره بیا
اومد تو اتاق در بست
ات:پرونده ها رو تموم کردم اوردم بهتون بدمشون
جیمین:مرسی
راستی ات ببین امشب باید بیای خونم چون من دوروز تو خونه تو موندم بعد توهم می مونی
ات:چرا باید بمونم شاید زنتون نمی خواد یه زن غریبه بیاد تو خونتون بمونه
جیمین::اوففف لعنتی تو قرار مال من شی غریبه چیه (اروم زمزمه کرد که ات نشنوه)
ات:اقای پارک چیزی گفتین
جیمین:نه به اون زنیکه هیچ ربطی نداره کی میاد تو خونم بمونه پس شب میام دنبالت منتظرتم حالا می تونی بری
ات:باشه
رفتم بیرون همیشه ساعت 7 کارم تموم میشد تاکسی گرفتم رفتم خونه خیلی ذوق داشتم قراره برم خونه جیمین کاشکی زنش نبود اه فاک بیخیال
رفتم تو اتاقم لباسی قرار بپوشمو انتخاب کنم(عکسشو میزاره زارم ) لباسمو پوشیدم یه لباس ساده پوشیدم که زنش نگه ندید پدید صندلامم پوشیدم یه میکاپ خیلی ساده انجام دادم کیفمو برداشتم منتظر موندم تا جیمین بیاد
جیمین رسید.......
شرط پارت بعد:
12لایک1۱کامنت:]♡
داشتن فیلم ترسناک میدین که یهو تو فیلم اون قسمتی که بچه هارو دار میزنن میاد که ات میترسه جیغ میزنه سریع جیمین بغل میکنه🗿
ات:خدای من چطور تونست بچه های بی گناه بکشن(باترس)
جیمین:ات انقد نترس فقط یه فیلم سادس همشون الکیه
ات میخواد از بغل جیمین بیاد بیرون که جیمین نمی زاره سفت میگیرتش
جیمین:میگم همینطوری بغلم کن امکان داره بازم جای ترسناک بیاد
ات:زشت نیست تو بغل رییسم همینطوری بمونم
جیمین:نه
فیلم داشت کم کم تموم میشد جیمین تا خواست بلندشه تلویزیون رو خاموش کنه دید ات خوابش برده یواشکی جوری برداشت کنترلو که ات از خواب بیدار نشه بعد دوتایی روی مبل تو بغل هم خوابیدن
صبح
ویو ات
از خواب پا شدم که تو بغل جیمین بودم پشمام فر شده بود اما از یه طرفم خیلی خوشحال بودم که تم بغل کراشم خوابیده بودم رفتم دستشویی دست صورتمو شستم صبحونه رو درست کردم جیمین بیدار کردم اومد باهم خوردیم بعد رفتیم شرکت هرکی رفت سراغ کار خودش منم رفتم از جولیا پرونده های مسخره رو گرفتم امضا کردم لعنتی مگه تمومی داره
رفتم به جیمین پرونده هارو بدم
تق تق تق تق (مثلا صدا در)
جیمین:کیه
ات:می تونم بیا تو
جیمین:اره اره بیا
اومد تو اتاق در بست
ات:پرونده ها رو تموم کردم اوردم بهتون بدمشون
جیمین:مرسی
راستی ات ببین امشب باید بیای خونم چون من دوروز تو خونه تو موندم بعد توهم می مونی
ات:چرا باید بمونم شاید زنتون نمی خواد یه زن غریبه بیاد تو خونتون بمونه
جیمین::اوففف لعنتی تو قرار مال من شی غریبه چیه (اروم زمزمه کرد که ات نشنوه)
ات:اقای پارک چیزی گفتین
جیمین:نه به اون زنیکه هیچ ربطی نداره کی میاد تو خونم بمونه پس شب میام دنبالت منتظرتم حالا می تونی بری
ات:باشه
رفتم بیرون همیشه ساعت 7 کارم تموم میشد تاکسی گرفتم رفتم خونه خیلی ذوق داشتم قراره برم خونه جیمین کاشکی زنش نبود اه فاک بیخیال
رفتم تو اتاقم لباسی قرار بپوشمو انتخاب کنم(عکسشو میزاره زارم ) لباسمو پوشیدم یه لباس ساده پوشیدم که زنش نگه ندید پدید صندلامم پوشیدم یه میکاپ خیلی ساده انجام دادم کیفمو برداشتم منتظر موندم تا جیمین بیاد
جیمین رسید.......
شرط پارت بعد:
12لایک1۱کامنت:]♡
۱۷.۶k
۰۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.