بخار آه ره شیشه ی نگاه گرفت

بخار آه ره شیشه ی نگاه گرفت
خرابه با سر تو بوی قتلگاه گرفت
یتیم و خار مغیلان بهم نمی آید
عجب مدار که کار و بار آه گرفت
دیدگاه ها (۱)

هر زمانی که دلم سخت ز غم میگیردمیدوم سینه زنی ذکر حسین میگیر...

ما گمشدگانیم به عرفان رقیه دلها شده محزون و پریشان رقیه او د...

در نام رقیه فاطمه پنهان است از این دو یکی جان و یکی جانان ا...

چندپارتی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط