پارت ۲
پارت ۲
به اتاقم رفتم و وسایلم رو برداشتم و به سمت حمام رفتم .بعد از یه دوش کوچیک لباس هامو آروم پوشیدم و با بی خیالی از اتاقم بیرون رفتم .از بالای پله ها یونگی معلوم بود که روی کاناپه دراز به دراز شده بود و از حال و احوالات دنیا رها بود .
_سلام .بلاخره اومدی ؟
سرم رو چرخوندم و با چان هه و پدر مواجه شدم . چان هه ...
پسری که سالهاست دوسم داره اما اخلاق و رفتار کثیفش و وجودش که از مال و منال پر شده حالمو بهم میزنه .سلام کردم و احترامی گذاشتم .دوباره اون لبخند مسخره که بیشتر شببه به نیشخند یه کاراگاه مرموزه داشت حالمو بد میکرد . جو بینمون خیلی سنگین شد بخاطر همین پدر دستپاچه ادامه داد : خب کارا جان چان هه اومدن تا شما رو ببینن و حالتونو بپرسن .چان هه دوباره اون لبخند مسخره رو نشون داد که تعظیمی کردم و گفتم : متاسفم اما الان یکم خسته ام و بدون حرف اضافه ای از پله ها بالا رفتم .صدای یونگی بود که توی همون حالت میگفت : داداش الکی خودتو خسته نکن اون ازت متنفره . خیالم راحت شد و کمی هم از حالت رو راست یونگی خوشم اومد .در اتاقمو باز کردم و به نامه ی روی میزم که کنار پنجره هرلحظه ممکن بود بیرون بره خیره شدم با شتاب به سمت نامه دویدم و .....
خب اینم پارت ۲ من روزهای آپ دو پارت لود میکنم یکی شب و یکی صب یا عصر 😊
لطفا نظر بدید حتی اگه خوشتون نیومده و نکات ضعف و قوتشو بگید 😉🙂💖
ممنون که میخونید .....
به اتاقم رفتم و وسایلم رو برداشتم و به سمت حمام رفتم .بعد از یه دوش کوچیک لباس هامو آروم پوشیدم و با بی خیالی از اتاقم بیرون رفتم .از بالای پله ها یونگی معلوم بود که روی کاناپه دراز به دراز شده بود و از حال و احوالات دنیا رها بود .
_سلام .بلاخره اومدی ؟
سرم رو چرخوندم و با چان هه و پدر مواجه شدم . چان هه ...
پسری که سالهاست دوسم داره اما اخلاق و رفتار کثیفش و وجودش که از مال و منال پر شده حالمو بهم میزنه .سلام کردم و احترامی گذاشتم .دوباره اون لبخند مسخره که بیشتر شببه به نیشخند یه کاراگاه مرموزه داشت حالمو بد میکرد . جو بینمون خیلی سنگین شد بخاطر همین پدر دستپاچه ادامه داد : خب کارا جان چان هه اومدن تا شما رو ببینن و حالتونو بپرسن .چان هه دوباره اون لبخند مسخره رو نشون داد که تعظیمی کردم و گفتم : متاسفم اما الان یکم خسته ام و بدون حرف اضافه ای از پله ها بالا رفتم .صدای یونگی بود که توی همون حالت میگفت : داداش الکی خودتو خسته نکن اون ازت متنفره . خیالم راحت شد و کمی هم از حالت رو راست یونگی خوشم اومد .در اتاقمو باز کردم و به نامه ی روی میزم که کنار پنجره هرلحظه ممکن بود بیرون بره خیره شدم با شتاب به سمت نامه دویدم و .....
خب اینم پارت ۲ من روزهای آپ دو پارت لود میکنم یکی شب و یکی صب یا عصر 😊
لطفا نظر بدید حتی اگه خوشتون نیومده و نکات ضعف و قوتشو بگید 😉🙂💖
ممنون که میخونید .....
۵.۶k
۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.