زیاد پیش آمده خیلی زیاد

زیاد پیش آمده ،، خیلی زیاد
که حوصله ی خودم را هم نداشته ام  ولی با همان حالِ نزارم حرف های دیگران را گوش بوده ام ،، زیبایی هایشان را چشم ،، و زخم هایشان را مرهم ...
زیاد پیش آمده که کم آورده ام و با کوهی از بغض نشسته ام روبروی آدمِ ناامیدی و به حال و هوای زندگی برش گردانده ام...
زیاد پیش آمده که هر شب اشک هایم را زیرِ سکوتِ بالشم پنهان کرده ام و هر صبح با لبخندی به پهنای تمامِ حسرت های جهان شانه ای محکم بوده ام برای درماندگی و بی پناهیِ آدم ها ...
زیاد پیش آمده دردهای خودم را انکار کنم تا دلی نگیرد ،، دستی نلرزد و شانه ای درد نگیرد ...
همیشه خواسته ام بانیِ لبخند و حالِ خوبِ آدم ها باشم...
تمامِ دردها و مشکلات را پشتِ لبخندم پنهان میکنم چون زندگی کردن را یاد گرفته ام ...
درک کرده ام با اشک و آه و ناله به جایی نخواهم رسید
مهم نیست چند بار زمین بخورم ،، من فقط یک چیز را خوب میدانم و آن هم این است که من همیشه بلند خواهم شد باهر زمین خوردنی قوی تر خواهم شد
من به خودم قول داده ام تسلیمِ سختی های این زندگی نشوم و نخواهم شد😊💪

#خاص
دیدگاه ها (۸)

عصر تابستانی و فنجان چایم داغ داغباز تنها مانده ام هم بی دل ...

تقدیم به همه مادران سرزمینم 💋 #CLIP

‏نہ لیلا میشوےباور کنے حد جنونمْ را•🌝•نہ شیرینْ میشوے|برهم ب...

فرزندمدنیا درد دارد. دنیا غیر از این هم قرار نیست باشد.من هی...

رفقا من حالم واقعا رو به راه نیست اصلاً نمی‌تونم حتی نفس بکش...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط