دزد بوسه💋قسمت2

امی:رفتم تو خونه ، اومدم برم تو حال که دیدم یکی وایساده ،ها!..تو..تو کی هستی؟......

....:سلام امی 😊من 2022 هستم😊
سونیک:تیلز اونجا میتونم به امی زنگ بزنم؟
تیلز:نه،اجازه نمیدن.
سونیک:رسیدیم اونجا رفتیم تو ......
❌یک سال بعد ❌
سونیک:یک سال گذشت،من و تیلز برگشتیم به شهر خودمون، رفتم خونه دوش گرفتم، استراحت کردم بعد رفتم به سمت خونه امی.یه دسته گل رز هم گرفتم، رفتم دم در خونه امی....در زدم .دیدم امی در رو باز کرد.
امی:اومدم.....در رو باز کردم دیدم سونیک اومده.
سونیک:دیدم اَشکاش جاری شد و یهو منو بغل کرد.
امی:سونیک😭
سونیک:بهت که گفتم من تنهاتر نمیزارم. ولی این مسافرت رو تو گفتی برو.
امی:دلم برات تنگ شده بود.
سونیک:منم.
امی:دست سونیک رو گرفتم و آوردمش تو خونه.
سونیک:امی این دسته گل برای تو خریدم.
امی:خیلی ممنون،چه بوی خوبی دارن😃
سونیک:دیدم امی رفت تو آشپز خونه، نشستم رو مبل که یهو صدای باز و بسته شدن در اومد،دیدم یه ربات یهو اومد تو و روبه روی من ایستاد. گفتم:کی هستی تو چرا شبیحه منی؟!😡

.....:من شبیحه تو نیستم تو شبیح منی، تو چرا شبیح منی!؟
امی:اوه سونیک نترس اون با منه.
سونیک:دیدم امی روبه روی من نشست ،اون ربات هم رفت پیش امی نشست.گفتم :امی میشه بهم بگی اینجا چه خبره!


این داستان ادامه دارد
دیدگاه ها (۷)

دزد بوسه💋 قسمت3

دزد بوسه💋 قسمت4

دزد بوسه 💋قسمت1

دزد بوسه💋

ادامه پارت پنجسونیک: اوکی پس بیاد بریم... برگشتیم و از امی و...

با نوری که خورد تو صورتم بیدار شدم رفتم سرویس بهداشتی کارای ...

رمان چرا به من نمی پیوندی؟.............بردم روی پشت بوم یجا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط