﷽
﷽
✏من دختری ۲۲ ساله هستم و الان ۲ ساله در اصفهان زندگی میکنم ، زندگیم سرتاسر خاطرات تلخ و شیرینه که یکیش واقعا برام موندنی شده ...
🍃من فکر میکنم اگر هرکاری از روی عقل و منطق و با تکیه بر قدرت خداوند انجام بشن درست از آب درمیاد دخترا و پسرایی که از طریق #دوستی_دروغی_خیابونی برای خودشون سرگرمی درست میکنند همیشه به #بن_بست میرسند !
🍀من برادری دارم ۸ سال ازم بزرگتره و دوستایی داشت که به خونه ما رفت و آمد میکردند ؛ یکی از اونها دانشجویی به اسم فرزاد بود که رفتارش متین و سنگین بود
🍃 مدتی بود متوجه شدم حالت و رفتارش عوض شده و خیلی بیشتر محبت میکنه یه روز که از کلاس زبان داشتم برمیگشتم خونه دیدم جلوم سبز شد و گفت شقایق سوار شو تا برسونمت ! چون میخوام باهم درمورد موضوع مهمی صحبت کنیم !!
#من_بهش_گفتم : اگه کاری داری مثل همیشه به خونه ما ک اومدی با پدر و مادر و برادرم صحبت کن خیلی فکر کردم که یعنی واقعاً اینم مثل بعضی پسرا هوسبازه ؟ به هرحال رفت ...
🎋بعد از این جریان توی خونه خودمو ازش پنهان میکردم چند ماه گذشت دانشگاه قبول شدم و یه روزی باز جلومو گرفت گفت میخوام تا فرودگاه بدرقتون کنم #با_تندی_گفتم_لازم_نیست
🎋توی فرصتی که کسی متوجه نبود نامه ای بهم داد و من #نامه_رو_جلوی_چشمش_پاره_کردم و ازش خدافظی هم نکردم
↙ پنج ماه گذشت ...
🍃یه روز مادرم به دانشگاه تلفن کرد و گفت باید ب تهران بیای ، من گیج شده بودم ، گفتم برای چی ؟؟
🍃مامان گفت فرزاد با خانوادهش پنج شنبه هفته آینده برای خواستگاریت قراره که بیان ، با مامان خدافظی کردم ولی از این قضیه خوشحال نبودم چون قضاوتم از فرزاد بخاطر این چند رفتار اخیرش این بود که اونم یه پسر هرزه فرض میکردم ...
🗳 یه روزی نامه ای از فرزاد بهم رسید توی نامه نوشته بود ؛ اگر اون روز دعوتم رو برای سوار شدن به ماشین قبول میکردی ! یا نامه ای که کاغذی سفیدی توش بود رو همراه خودت میبردی !
هیچوقت تو رو به عنوام شریک زندگیم انتخاب نمیکردم ؛ حالام ازت خواهشمیکمم خودتو برای آخر هفته برسون ، بالأخره رفتم تهران و مراسم انجام شد و بعد از سه ماه من و فرزاد ازدواج کردیم 🤗
🔹الان یه سال و نیمه که از ازدواجمون میگذره و زندگیمون پر از عشق و محبته خداروشکر
✏واقعاً هم #نجابت و #عفت یه دختر و ، #صداقت و #درستی یه پسر بزرگترین سرمایه زندگیشونه 👌
↩ شاید اگه اون روز دعوت فرزاد رو برای سوار شدن قبول میکردم ! نظرش نسبت بهم عوض میشد و #منو_مثل_دخترایی_که_به_دوستی_ها_تن_میدن_حساب_میکرد ! 😊
📚 چشم چرانی - دوست دختر و پسر - بررسی صفحه ۱۱
✏این دوستی ها عاقبتی ندارن !
#کپی_با_ذکر_صلوات_جهت_سلامتی_و_تعجیل_در_ظهور_امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف_آزاد
✏من دختری ۲۲ ساله هستم و الان ۲ ساله در اصفهان زندگی میکنم ، زندگیم سرتاسر خاطرات تلخ و شیرینه که یکیش واقعا برام موندنی شده ...
🍃من فکر میکنم اگر هرکاری از روی عقل و منطق و با تکیه بر قدرت خداوند انجام بشن درست از آب درمیاد دخترا و پسرایی که از طریق #دوستی_دروغی_خیابونی برای خودشون سرگرمی درست میکنند همیشه به #بن_بست میرسند !
🍀من برادری دارم ۸ سال ازم بزرگتره و دوستایی داشت که به خونه ما رفت و آمد میکردند ؛ یکی از اونها دانشجویی به اسم فرزاد بود که رفتارش متین و سنگین بود
🍃 مدتی بود متوجه شدم حالت و رفتارش عوض شده و خیلی بیشتر محبت میکنه یه روز که از کلاس زبان داشتم برمیگشتم خونه دیدم جلوم سبز شد و گفت شقایق سوار شو تا برسونمت ! چون میخوام باهم درمورد موضوع مهمی صحبت کنیم !!
#من_بهش_گفتم : اگه کاری داری مثل همیشه به خونه ما ک اومدی با پدر و مادر و برادرم صحبت کن خیلی فکر کردم که یعنی واقعاً اینم مثل بعضی پسرا هوسبازه ؟ به هرحال رفت ...
🎋بعد از این جریان توی خونه خودمو ازش پنهان میکردم چند ماه گذشت دانشگاه قبول شدم و یه روزی باز جلومو گرفت گفت میخوام تا فرودگاه بدرقتون کنم #با_تندی_گفتم_لازم_نیست
🎋توی فرصتی که کسی متوجه نبود نامه ای بهم داد و من #نامه_رو_جلوی_چشمش_پاره_کردم و ازش خدافظی هم نکردم
↙ پنج ماه گذشت ...
🍃یه روز مادرم به دانشگاه تلفن کرد و گفت باید ب تهران بیای ، من گیج شده بودم ، گفتم برای چی ؟؟
🍃مامان گفت فرزاد با خانوادهش پنج شنبه هفته آینده برای خواستگاریت قراره که بیان ، با مامان خدافظی کردم ولی از این قضیه خوشحال نبودم چون قضاوتم از فرزاد بخاطر این چند رفتار اخیرش این بود که اونم یه پسر هرزه فرض میکردم ...
🗳 یه روزی نامه ای از فرزاد بهم رسید توی نامه نوشته بود ؛ اگر اون روز دعوتم رو برای سوار شدن به ماشین قبول میکردی ! یا نامه ای که کاغذی سفیدی توش بود رو همراه خودت میبردی !
هیچوقت تو رو به عنوام شریک زندگیم انتخاب نمیکردم ؛ حالام ازت خواهشمیکمم خودتو برای آخر هفته برسون ، بالأخره رفتم تهران و مراسم انجام شد و بعد از سه ماه من و فرزاد ازدواج کردیم 🤗
🔹الان یه سال و نیمه که از ازدواجمون میگذره و زندگیمون پر از عشق و محبته خداروشکر
✏واقعاً هم #نجابت و #عفت یه دختر و ، #صداقت و #درستی یه پسر بزرگترین سرمایه زندگیشونه 👌
↩ شاید اگه اون روز دعوت فرزاد رو برای سوار شدن قبول میکردم ! نظرش نسبت بهم عوض میشد و #منو_مثل_دخترایی_که_به_دوستی_ها_تن_میدن_حساب_میکرد ! 😊
📚 چشم چرانی - دوست دختر و پسر - بررسی صفحه ۱۱
✏این دوستی ها عاقبتی ندارن !
#کپی_با_ذکر_صلوات_جهت_سلامتی_و_تعجیل_در_ظهور_امام_زمان_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف_آزاد
۸.۳k
۱۵ مهر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.