كاش بين من و او فاصله اجبار نبود
كاش بين من و او فاصله اجبار نبود
يا اگر بود دگر اين همه بسيار نبود
غرق در جاده شديم و نرسيديم به هم
مشكل از فاصله نيست ، جاده هموار نبود
قلب من پر شده بود از سبدي شعر و غزل
فقط افسوس مرا فرصت اقرار نبود
جرم او كشتن احساس و غزل هاي من است
خاك روي غزلي ريخت كه بيمار نبود
اشك ميريزم و بغض ^ فرو ميبرم از
فال تلخي كه در آن ميل به ديدار نبود
خواستم در دل آشفته من خانه كند
كاش بر روي دلم ، كوه غم آوار نبود
سال ها با دل من عشق هوس بازي كرد
عشق هم با دل ما ثانيه اي يار نبود
دوستش دارم و عالم همه جا باخبرند
حيف و صد حيف دگر مهلت انكار نبود
ماه من باز بيا چهره خود را بنما
وعده ما بخدا اين همه آزار نبود ...
#خاصترین
يا اگر بود دگر اين همه بسيار نبود
غرق در جاده شديم و نرسيديم به هم
مشكل از فاصله نيست ، جاده هموار نبود
قلب من پر شده بود از سبدي شعر و غزل
فقط افسوس مرا فرصت اقرار نبود
جرم او كشتن احساس و غزل هاي من است
خاك روي غزلي ريخت كه بيمار نبود
اشك ميريزم و بغض ^ فرو ميبرم از
فال تلخي كه در آن ميل به ديدار نبود
خواستم در دل آشفته من خانه كند
كاش بر روي دلم ، كوه غم آوار نبود
سال ها با دل من عشق هوس بازي كرد
عشق هم با دل ما ثانيه اي يار نبود
دوستش دارم و عالم همه جا باخبرند
حيف و صد حيف دگر مهلت انكار نبود
ماه من باز بيا چهره خود را بنما
وعده ما بخدا اين همه آزار نبود ...
#خاصترین
۳.۲k
۱۴ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.