انتخاب خواستنی پارت 28
دقیقا ، اصلا صبر کن ببینم
تو که هیچوقت ارایش نمیکردی، حتی خیلی سخت با ارایش برای البومم مخالف بودی
الا چی شد یهو؟.
نگاه متعجبمو از توی آینه به سرا اونی دادم که با یه قیافه بامزه و کنجکاو دست به سینه بهم زل زده بود
+ هوم، چرا با اون چشمای نداشتت به من زل زدی.
سرا: الا اصلا بحث چشمای من نیست.
+ خوب مگه دروغ میگم، همینجوریش چشمات به زور معلوم میشه بعد ریزشونم میکنی.
اینمو گفتم و شروع کردم به خندیدن که صدای اعتراض سرا اونی بلند شد
سرا: یـــــا ، چشمای من خیلی هم ـــــــ
صبر کن ببینم ، الا سعی داری بحث رو عوض کنی؟.
خودمو زدم به اون راه و با یه تعجب نمایشی گفتم: کدوم بحث؟ ، اصلا تو توی اتاق من چیکار داری؟
سرا: خیلی خوب الا خیلی حال گیر دادن ندارم ولی بعدا حرف میزنیم.
دیدم یهو دست از حرف زدن کشید و به سمت کمد لباس هام حرکت کرد
+یــا، کجا؟.
سرا: لباس بردارم دیگه.
+ مگه من گفتم میخوای کوه بکنی، مگه خودت لباس نداری؟
سرا: رونایا اصلا میدونی امروز چه روزیه؟.
+ اره دیگه ، دوشنبه.
سرا اونی با یه قیافه که از صد تا فحش بود بهم زل زد و گفت:
رونا تو واقعا یه چیزیت شده ها، تو هیچوقت همچین چیز هایی رو یادت نمیرفت
امروز جلسه کمپانیه برا بحث درمورد البوم بعدیمون.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حمایت لطفا
تو که هیچوقت ارایش نمیکردی، حتی خیلی سخت با ارایش برای البومم مخالف بودی
الا چی شد یهو؟.
نگاه متعجبمو از توی آینه به سرا اونی دادم که با یه قیافه بامزه و کنجکاو دست به سینه بهم زل زده بود
+ هوم، چرا با اون چشمای نداشتت به من زل زدی.
سرا: الا اصلا بحث چشمای من نیست.
+ خوب مگه دروغ میگم، همینجوریش چشمات به زور معلوم میشه بعد ریزشونم میکنی.
اینمو گفتم و شروع کردم به خندیدن که صدای اعتراض سرا اونی بلند شد
سرا: یـــــا ، چشمای من خیلی هم ـــــــ
صبر کن ببینم ، الا سعی داری بحث رو عوض کنی؟.
خودمو زدم به اون راه و با یه تعجب نمایشی گفتم: کدوم بحث؟ ، اصلا تو توی اتاق من چیکار داری؟
سرا: خیلی خوب الا خیلی حال گیر دادن ندارم ولی بعدا حرف میزنیم.
دیدم یهو دست از حرف زدن کشید و به سمت کمد لباس هام حرکت کرد
+یــا، کجا؟.
سرا: لباس بردارم دیگه.
+ مگه من گفتم میخوای کوه بکنی، مگه خودت لباس نداری؟
سرا: رونایا اصلا میدونی امروز چه روزیه؟.
+ اره دیگه ، دوشنبه.
سرا اونی با یه قیافه که از صد تا فحش بود بهم زل زد و گفت:
رونا تو واقعا یه چیزیت شده ها، تو هیچوقت همچین چیز هایی رو یادت نمیرفت
امروز جلسه کمپانیه برا بحث درمورد البوم بعدیمون.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حمایت لطفا
۵.۰k
۲۶ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.