انتخاب خواستنی پارت 26
+ اووووو، رونا شی تو از این چیزا هم بلد بودی رو نمیکردی.
- هـــی، بلد بودن نمیخواد که .. ما بعضی وقت ها تو خوابگاه با دخترا میزنیم بالا.
بعدش زد زیر خنده و دوباره ادای خوردن آبجو در اورد
با این حرکتش منم شروع به خندیدم کردم
طوری میخندیدیم که فکر کنم با اینکه شیشه های ماشین بالا بود و کاملا دودی بازم همه شنیدن
(تهیونگ)
روی پل توی پارک نشسته بودیم و آبجو میخوردیم
پلش جوری بود که با طرز نشستن ما پاهامون توی آب
یه نگاه به رونا انداختم که با ماه نگاه میکرد و پاهاشو توی آب تکون میداد
+ خوشگله
رونا برگشت سمتم و گفت:
- هووم، چی خوشگله؟
تازه به خودم اومدم که چه خرفی زدم
برای تعویض بحث گفتم:
+ ماه ، امشب خیلی خوشگل شده.
- اوهوم، راست میگی.
هردو دوباره به ماه خیره شدیم
نمیدونم چرا ولی کنارش حس عجیبی داشتم ولی نباید اینطوری باشه
ما فقط چند روزه همو میشناسیم
دوست داشتم بیشتر بشناسمش
یعنی اون در مورد من چه فکری میکرد؟
+ رونایا.
- بله؟.
+ میگم ، ن.. نظرت... درمورد من..... چیه؟
- اووووم، خب پسر خوبی هستی و اینطور که فهمیدم دوست خوبی هم هستی، ادم خونگرم و مهربون و باحالی هستی ، دیگه چز میخوای بشنوی؟.
اینو گفت و با لبخند روشو ازم گرفت
این الا یعنی چی؟ چرا هیچجوره این دخترو نمیفهمم خیلی غیر قابل پیشبینیه مثل بقیه نیست
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
واقعا ممنون از اینکه حمایت نمیکنید
چون حمایت نمیکند دستم به قلم نمیره 😢
کلی ایده داشتم براش ولی الا از بس تو ذوقم زدین از یادم پرید 🤦🏻♀️
لطفا حمایت کنید 😕😕😕😕😕
- هـــی، بلد بودن نمیخواد که .. ما بعضی وقت ها تو خوابگاه با دخترا میزنیم بالا.
بعدش زد زیر خنده و دوباره ادای خوردن آبجو در اورد
با این حرکتش منم شروع به خندیدم کردم
طوری میخندیدیم که فکر کنم با اینکه شیشه های ماشین بالا بود و کاملا دودی بازم همه شنیدن
(تهیونگ)
روی پل توی پارک نشسته بودیم و آبجو میخوردیم
پلش جوری بود که با طرز نشستن ما پاهامون توی آب
یه نگاه به رونا انداختم که با ماه نگاه میکرد و پاهاشو توی آب تکون میداد
+ خوشگله
رونا برگشت سمتم و گفت:
- هووم، چی خوشگله؟
تازه به خودم اومدم که چه خرفی زدم
برای تعویض بحث گفتم:
+ ماه ، امشب خیلی خوشگل شده.
- اوهوم، راست میگی.
هردو دوباره به ماه خیره شدیم
نمیدونم چرا ولی کنارش حس عجیبی داشتم ولی نباید اینطوری باشه
ما فقط چند روزه همو میشناسیم
دوست داشتم بیشتر بشناسمش
یعنی اون در مورد من چه فکری میکرد؟
+ رونایا.
- بله؟.
+ میگم ، ن.. نظرت... درمورد من..... چیه؟
- اووووم، خب پسر خوبی هستی و اینطور که فهمیدم دوست خوبی هم هستی، ادم خونگرم و مهربون و باحالی هستی ، دیگه چز میخوای بشنوی؟.
اینو گفت و با لبخند روشو ازم گرفت
این الا یعنی چی؟ چرا هیچجوره این دخترو نمیفهمم خیلی غیر قابل پیشبینیه مثل بقیه نیست
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
واقعا ممنون از اینکه حمایت نمیکنید
چون حمایت نمیکند دستم به قلم نمیره 😢
کلی ایده داشتم براش ولی الا از بس تو ذوقم زدین از یادم پرید 🤦🏻♀️
لطفا حمایت کنید 😕😕😕😕😕
۶.۴k
۰۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.