پارت ۱۱
گوشواره هامو چفت کردم.
از تو آینه ب خدم نگاه کردم
ی لباس شب مشکی بلند ک ی چاک از روی رون راستش تا آخر ادامه داشت و بالا تنه یقه دلبری ک برجستگی هارو نشون میداد با آرایش کم اما ت چشم میتونست ستاره جشن باشه
اما بدبختی بیش نبود...
جیمین اومد ت اتاق
جیمین_حاض..... حرفشو ادامه نداد ب ا/ت خیره شد
جیمین]]
فتم ت اتاق تا ببینم ا/ت امادس یا ن
_حاض...
با دیدنش خشکم زد
نمیتونستم بگم قشنگ نبود رویایی بود دختری ک با زیباییش میتونست بهترین آینده رو داشته باشع
دستی جلوم حرکت کرد
ا/ت]]
_حالت خبع؟
جیمین_ا ارعع خبم ب بریم با جدیت))
ا/ت_پوزخند پیروز مندانه زد.
ب محل جشن رسیدن
جیمین_این حلقه رو بزار ت دستت.
ا/ت_اک
ا/ت بازوی جیمین رو گرفت و وارد سالن شدن
همه چشم ها سمتشان چرخید و از سرجاشون بلند شدن
.....
هون وو_مصتر پارک معرفی نمیکنید؟
جیمین_همسرم چانگ ا/ت هستند
....
از تو آینه ب خدم نگاه کردم
ی لباس شب مشکی بلند ک ی چاک از روی رون راستش تا آخر ادامه داشت و بالا تنه یقه دلبری ک برجستگی هارو نشون میداد با آرایش کم اما ت چشم میتونست ستاره جشن باشه
اما بدبختی بیش نبود...
جیمین اومد ت اتاق
جیمین_حاض..... حرفشو ادامه نداد ب ا/ت خیره شد
جیمین]]
فتم ت اتاق تا ببینم ا/ت امادس یا ن
_حاض...
با دیدنش خشکم زد
نمیتونستم بگم قشنگ نبود رویایی بود دختری ک با زیباییش میتونست بهترین آینده رو داشته باشع
دستی جلوم حرکت کرد
ا/ت]]
_حالت خبع؟
جیمین_ا ارعع خبم ب بریم با جدیت))
ا/ت_پوزخند پیروز مندانه زد.
ب محل جشن رسیدن
جیمین_این حلقه رو بزار ت دستت.
ا/ت_اک
ا/ت بازوی جیمین رو گرفت و وارد سالن شدن
همه چشم ها سمتشان چرخید و از سرجاشون بلند شدن
.....
هون وو_مصتر پارک معرفی نمیکنید؟
جیمین_همسرم چانگ ا/ت هستند
....
۸۲.۱k
۰۳ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.