پارت ۲ جنگجو سلطنتی
پارت ۲ جنگجو سلطنتی
...
جونگسان از قصر خارج شد و کمی قدم زد
رفت خونه و کمی استراحت کرد و خوابید
روز مسابقه
بکهیون: وایسا...
بکیهون: اون جونگسان نیست؟
یونجین: اون دختر واقعا اراده قوی داره
یونجون: به پای من نمیرسه
یونجون: قطعا من میبرم
جیمین: یونجون و جونگسان نوبت شماست
جیهوپ: یالا دختر تو میتونی
جونگسان : ممنونم
جونگسان تونست تمام رقباشو ببره
ملکه مادر؛ آفرین آفرین
و چندتا کیسه پول برای جونگسان پرت کرد
جین کل پول هارو جمع کرد و به ات داد
بله اون الان جنگجو سلطنتی بود
چندروز بعد
چای وون: ( یکی از زنهای عالیجناب)
(توجه داشته باشید که عالیجناب و ولیعهد فرق دارن)
هی دختر
جونگسان: بله بانوی من
چایوون: برو یه لیوان چایی سبز واسم بیار
جونگسان: همونطور که میدونید ولیعهد نیاز به یه محافظ دارن که اونم منم
جونگسان: میتونید به بونگ بگید بانوی من یا خودتون تهیه کنید
چایوون: چطور جرعت میکنی...
خاست به ات سیلی بزنه
ات چشماشو بست که جونگکوک مانع شد
جونگکوک: شما مادر ناتنی من هستید و احترامتون سر جاشه
جونگکوک: ولی جونگسان محافظ شخصی نه ندیمه
چایوون: ایششش
جونگسان: ممنونم ولیعهد
جونگکوک: میتونی جونگکوک صدام کنی
جونگکوک: خوشحال میشم باهم دوست باشیم
جونگسان: ولی
جونگکوک: بله؟
جونگسان: بله
___________
خب اینم از این پارت
جونگکوک و جونگسان دوست شدن
نظرتون رو بهم بگیددد
...
جونگسان از قصر خارج شد و کمی قدم زد
رفت خونه و کمی استراحت کرد و خوابید
روز مسابقه
بکهیون: وایسا...
بکیهون: اون جونگسان نیست؟
یونجین: اون دختر واقعا اراده قوی داره
یونجون: به پای من نمیرسه
یونجون: قطعا من میبرم
جیمین: یونجون و جونگسان نوبت شماست
جیهوپ: یالا دختر تو میتونی
جونگسان : ممنونم
جونگسان تونست تمام رقباشو ببره
ملکه مادر؛ آفرین آفرین
و چندتا کیسه پول برای جونگسان پرت کرد
جین کل پول هارو جمع کرد و به ات داد
بله اون الان جنگجو سلطنتی بود
چندروز بعد
چای وون: ( یکی از زنهای عالیجناب)
(توجه داشته باشید که عالیجناب و ولیعهد فرق دارن)
هی دختر
جونگسان: بله بانوی من
چایوون: برو یه لیوان چایی سبز واسم بیار
جونگسان: همونطور که میدونید ولیعهد نیاز به یه محافظ دارن که اونم منم
جونگسان: میتونید به بونگ بگید بانوی من یا خودتون تهیه کنید
چایوون: چطور جرعت میکنی...
خاست به ات سیلی بزنه
ات چشماشو بست که جونگکوک مانع شد
جونگکوک: شما مادر ناتنی من هستید و احترامتون سر جاشه
جونگکوک: ولی جونگسان محافظ شخصی نه ندیمه
چایوون: ایششش
جونگسان: ممنونم ولیعهد
جونگکوک: میتونی جونگکوک صدام کنی
جونگکوک: خوشحال میشم باهم دوست باشیم
جونگسان: ولی
جونگکوک: بله؟
جونگسان: بله
___________
خب اینم از این پارت
جونگکوک و جونگسان دوست شدن
نظرتون رو بهم بگیددد
۵.۹k
۲۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.