پارت جنگجو سلطنتی
پارت ۳ جنگجو سلطنتی
جونگسان: بله
جونگکوک: فک کنم اسمت جونگ...
جونگسان: جونگسان
جونگکوک: اسم قشنگی داری
جونگکوک کمی قدم زد و گفت: راستش واقعا دوست ندارم پادشاه بشم
جونگکوک: با اینکه چندتا بزرگتر از خودم دارم ولی خب...
جونگکوک: مادرم ( ملکه مادر) همش سعی داره منو ولیعهد کنه
جونگکوک: چندبار نزدیک بود بمیرم
جونگسان: سخته
جونگسان: اینکه کاری که نخوای رو انجام بدی
جونگسان: من اصلا به آشپزی و... علاقه نداشتم واقعا شمشیربازی و ورزش های رزمی رو بیشتر دوست داشتم ولی... چیکار میتونستم بکنم؟ باید یاد میگرفتم
جونگسان: شب شده ولیعهد
جونگسان: تا اتاق همراهتون میکنم
جونگکوک: ممنونم
جونگسان جونگکوک رو تا اتاق همراهی
کرد
ویو جونگکوک
اون دختر واقعا زیباست... کاشکی مال من بود
مطمئنم دن بی یه بلایی سر جونگسان میاره...
________________
خب اینم از این پارت
کمه چون عجلهای نوشتم
الانم یسری توضیحات تو پست بعدی میدم
جونگسان: بله
جونگکوک: فک کنم اسمت جونگ...
جونگسان: جونگسان
جونگکوک: اسم قشنگی داری
جونگکوک کمی قدم زد و گفت: راستش واقعا دوست ندارم پادشاه بشم
جونگکوک: با اینکه چندتا بزرگتر از خودم دارم ولی خب...
جونگکوک: مادرم ( ملکه مادر) همش سعی داره منو ولیعهد کنه
جونگکوک: چندبار نزدیک بود بمیرم
جونگسان: سخته
جونگسان: اینکه کاری که نخوای رو انجام بدی
جونگسان: من اصلا به آشپزی و... علاقه نداشتم واقعا شمشیربازی و ورزش های رزمی رو بیشتر دوست داشتم ولی... چیکار میتونستم بکنم؟ باید یاد میگرفتم
جونگسان: شب شده ولیعهد
جونگسان: تا اتاق همراهتون میکنم
جونگکوک: ممنونم
جونگسان جونگکوک رو تا اتاق همراهی
کرد
ویو جونگکوک
اون دختر واقعا زیباست... کاشکی مال من بود
مطمئنم دن بی یه بلایی سر جونگسان میاره...
________________
خب اینم از این پارت
کمه چون عجلهای نوشتم
الانم یسری توضیحات تو پست بعدی میدم
- ۷.۲k
- ۲۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط