p

p13

واقعا و واقعا متاسفم بابت این همه تاخیر

بعد چند دقیقه زنگ در خورد....
میا بود( هههه فکر کردین ته بود😂💔)
درو باز کردم پرید بغلم...
٫اتتتت دلم برات تنگ شده بودند
+ولم کن دختر له شدم
٫ببخشید
ولم کرد...
٫دایون کجاست
+تو اتاقه
پایون اومد پایین
÷خالههههههه
٫عشق من اومدی
÷دلم برات تنگ شده بودد
بعد کلی حرف زدیم و خندیدیم و شام خوردیم
″ته ویو
الان با مین ازدواج کردم صاحب ی دختر کوچولو شدم و ی پسر کوچولو البته شک دارم که پسر از من باشه چون اصلا مثل من نیست...
[اسم دخترش:یوهی پسرش:یوجین]
امروز از یکی از دوستام تونستم ادرس خونه ی ات رو پیدا کنم...
میخوام برم پیشش و باهاش حرف بزنم....
اماده شدم و سمت خونش حرکت کردم...
تو راه....
این بار شرط میزارم=100 لایک و 50 کامنت
بابا 500 فالوور اونوقت 75 لایک!!! واقعا عجیبه!!! اونم تازه با 28 کامنت!!!
دیدگاه ها (۸۹)

میدونین چیه...ی سال داره میگذره...و من هنوز اولین فیکمم...می...

p12"دو سال بعد" ات ویودو سال از اون موقع میگذره... بعد از او...

نوشتم ولی ویس پاکید😑✨p11خلاصه میگمدیدن ازمایش مثبت ته رفت با...

مافیای عاشق من💜

"سرنوشت " p,23...هوفف بالاخره ی نفس راحت از دست این دختر کشی...

بابایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط