قشنگ ترین اشتباه من 🙂🖤pt20
( سه ماه بعد )
ا.ت : وایییی سوفیییی
سوفی: چی شده صدات رو گرفتی رو سرت
ا.ت : چرا کوک جواب نمیدهههههههههه
سوفی : وای ا.ت همین 5 مین پیش باهاش داشتی حرف میزدی گفت ارایشگاه ام
ا.ت : خوب ک چی باید الان جواب بدهههههه
ته : میتونم بیام تو
ا.ت : بیا
ته : ..... وای خدای من .... ا.ت چه جیگر شدیی ... چقدر عروس شدن بهت میاد
ا.ت : واقعاااااا به نظر کوک خوشش میاد
ته : اگر خوشش نیاد خیلی خره ببینم چقدر کیوت شده خدااااااا
شوگا : وای توله ی من لباس عروس پوشیده ... شبیه این سگ های شدی ک لباس میپوشن
ا.ت : تو ام مثل گربه های شدی ک کروات میزنن .... ولی کراش شدی
شوگا : این دوست تو کرواتم رو بسته دیگه
ا.ت :اوووووو از کی تا حلا سوفی خونم کروات میبندی برای این و اون
شوگا و سوفی : خ.ه شو
ا.ت : بعد ما نوبت شماست
شوگا و سوفی :😑
ا.ت و ته :🤣🤣
جیمین : بدون من خوشمیگذره ؟
ا.ت : نه اصلا
ته : چرا نمیگی ا.ت خوشگل شده ؟
جیمین : اولنش ا.ت کل خوشگله چه با لباس عروس چه بی لباس عروس دومن چون از اول ک ارایش کنه و لباس بپوشه من اینجا بود سومن من ه....یز نیستم
شوگا : حرف راست رو بچه میگه
جیمین : تو خودت دست کمی از من نداری
ته : همه ساکت تهیونگ بلند مرتبه انجاست
همه باهم :🤣🤣
ا.ت : وایسا بینم ولی شما اینجا اید یعنی کوکی ام اومدهههههه
کوک : چه عجب با افتادی....گمش.د بیرون
شوگا : خشنتم جذابه لعنتی
( همه رفتننننن )
کوک : بی صبرانه منتظر امشبم
ا.ت : یا امام زادبیژن ... من شب خونه بابام میمون
کوک : منم میام اونجا
ا.ت : خیلی مشتاقی ها
کوک : اره چون قرار مال خودم کنمت
ا.ت : رایا نباشه منم یکم ذوق دارم
کوک : بله بله ... خیلی خشگل شدی امشب قرار مثل ماه بدرخشی
ا.ت : تو ام خیلی جذاب شدی با مدل موی جدیدت
کوک : میدونم ولی تو یه چیز دیگه شدی
ا.ت : بیریم مهمون ها منتظرن ؟
کوک : به فرماید خوشگل خانم
( دست کوک رو گرفتی و از در سالون وارد شدید همه براتون دست زدن ، جیغ زدن همه خیلی خوشحال بودن مامان و بابات هم داشتم خوش حالی گریه میکردن )
(لباس تو و استایل تو تو اسلاید 2 و 3)
ادامه داره...
ا.ت : وایییی سوفیییی
سوفی: چی شده صدات رو گرفتی رو سرت
ا.ت : چرا کوک جواب نمیدهههههههههه
سوفی : وای ا.ت همین 5 مین پیش باهاش داشتی حرف میزدی گفت ارایشگاه ام
ا.ت : خوب ک چی باید الان جواب بدهههههه
ته : میتونم بیام تو
ا.ت : بیا
ته : ..... وای خدای من .... ا.ت چه جیگر شدیی ... چقدر عروس شدن بهت میاد
ا.ت : واقعاااااا به نظر کوک خوشش میاد
ته : اگر خوشش نیاد خیلی خره ببینم چقدر کیوت شده خدااااااا
شوگا : وای توله ی من لباس عروس پوشیده ... شبیه این سگ های شدی ک لباس میپوشن
ا.ت : تو ام مثل گربه های شدی ک کروات میزنن .... ولی کراش شدی
شوگا : این دوست تو کرواتم رو بسته دیگه
ا.ت :اوووووو از کی تا حلا سوفی خونم کروات میبندی برای این و اون
شوگا و سوفی : خ.ه شو
ا.ت : بعد ما نوبت شماست
شوگا و سوفی :😑
ا.ت و ته :🤣🤣
جیمین : بدون من خوشمیگذره ؟
ا.ت : نه اصلا
ته : چرا نمیگی ا.ت خوشگل شده ؟
جیمین : اولنش ا.ت کل خوشگله چه با لباس عروس چه بی لباس عروس دومن چون از اول ک ارایش کنه و لباس بپوشه من اینجا بود سومن من ه....یز نیستم
شوگا : حرف راست رو بچه میگه
جیمین : تو خودت دست کمی از من نداری
ته : همه ساکت تهیونگ بلند مرتبه انجاست
همه باهم :🤣🤣
ا.ت : وایسا بینم ولی شما اینجا اید یعنی کوکی ام اومدهههههه
کوک : چه عجب با افتادی....گمش.د بیرون
شوگا : خشنتم جذابه لعنتی
( همه رفتننننن )
کوک : بی صبرانه منتظر امشبم
ا.ت : یا امام زادبیژن ... من شب خونه بابام میمون
کوک : منم میام اونجا
ا.ت : خیلی مشتاقی ها
کوک : اره چون قرار مال خودم کنمت
ا.ت : رایا نباشه منم یکم ذوق دارم
کوک : بله بله ... خیلی خشگل شدی امشب قرار مثل ماه بدرخشی
ا.ت : تو ام خیلی جذاب شدی با مدل موی جدیدت
کوک : میدونم ولی تو یه چیز دیگه شدی
ا.ت : بیریم مهمون ها منتظرن ؟
کوک : به فرماید خوشگل خانم
( دست کوک رو گرفتی و از در سالون وارد شدید همه براتون دست زدن ، جیغ زدن همه خیلی خوشحال بودن مامان و بابات هم داشتم خوش حالی گریه میکردن )
(لباس تو و استایل تو تو اسلاید 2 و 3)
ادامه داره...
۶.۰k
۰۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.