🌺 واقعه حرّه🌺
🌺 واقعه حرّه🌺
این فاجعه در ذی الحجّه سال 63 هجری واقع شد(1) و به واقعه «حرّه» نیز معروف است.(2)
پس از حادثه خونین کربلا و آگاهی مردم از ماهیّت یزیدو پلیدی و خباثت وی، و اعلام قیام و جهاداز سوی «عبداللّه بن حنظله غسیل الملایکه» و برخی دیگر از صاحب نفوذان، انقلاب خونینی در مدینه آغاز شد.
مردم مدینه نخست با عبداللّه بن حنظله تا پای جان بیعتکردند و آنگاه «عثمان بن محمد بن ابوسفیان»، والی مدینه را بیرون کردند. بنی امیّه در منزل مروان بن حکم اجتماع کردند و همگی در آن جا محبوس شدند.
مردم مدینه یزیدرا از خلافتخلع کرده و به بدگویی و سبّ و لعن وی پرداختند. یزید که از ماجرا مطّلع شد، لشکر عظیمی فراهم ساخت و فرماندهی آن را به عهده مردی خونریز به نام «مسلم بن عقبه» گذاشت.(3)
این فرمانده سفّاک، پس از محاصره مدینه، مقاومت آنان را درهم شکست و به قتل و غارت مدینه پرداخت و کشتار وسیعی را در این شهر به راه انداخت.
ابن اثیر می نویسد: مسلم بن عقبه، مدینه را سه روز بر لشکریانش مباحساخت که هرگونه بخواهند در آن عمل کنند. آنان به کشتار وسیع مردم پرداخته و اموال آنان را نیز غارت کردند.(4)
ابن قتیبه می نویسد: یکی از سربازان شامی به منزل زنی وارد شد که کودکی شیرخوار داشت، سرباز از او اموالی را طلب کرد، زن اظهار داشت: هر چه مال در خانه داشتم، همه را به غارت بردند.
سرباز سنگدل یزیدی طفل شیرخوار را از دامن مادر جدا کرد و در برابر چشم او چنان سرش را به دیوار کوبید که مغزش متلاشی شد.(5)
مسلم بن عقبه وقتی بر مردم مسلّط شد، از آنان به عنوان بردگان یزید بیعتمی گرفت که اختیار اموال و خانواده آن ها به دست یزیدمی باشد که هرگونه بخواهد در آن ها تصرّف کند. هر کس امتناع می ورزید، کشته می شد.(6)
در این فاجعه از بزرگان مهاجر و انصارهزار و هفتصد تن و از سایر مسلمین ده هزار تن به قتل رسیدند.(7)
ابن ابی الحدید می نویسد: لشکریان شام، مردم مدینه را سر بریدند، آن گونه که قصّاب، گوسفند را سر می برد. چنان خون ها ریخته شد، که قدم ها در میان آن ها فرو می رفت; فرزندان مهاجر و انصارو مجاهدان بدررا به قتل رساند و از آن ها که باقی ماندند، به عنوان بردگان برای یزید بیعتگرفت.(8)
مورّخان نوشته اند که از بس مسلم بن عقبه خون بی گناهان را ریخت به «مُسرف» (خونریز بی حدّ و حصر) معروف شد.(9)
در این فاجعه به زنان مسلمان نیز بی حرمتی شد و جمعی از آنان مورد تجاوز قرار گرفتند.(10)
یاقوت حموی در «معجم البلدان» می نویسد: در این فاجعه مسلم بن عقبه، زنان را نیز بر سربازان خویش مباحساخت.(11)
سیوطی (دانشمند معروف اهل سنّت) نقل می کند که حسن بصری از این فاجعه یاد کرد و گفت: به خداسوگند! هیچ کس از آن حادثه نجات نیافت (یا کشته و یا زخمی شد و یا مورد آزار و توهین قرار گرفت); گروه زیادی از صحابهو دیگر مسلمانان در آن ماجرا به قتل رسیدند; مدینه غارت شد و هزار دختر مورد تجاوز قرار گرفت!!
سپس از روی تاسّف و اندوه گفت: «اِنَّا لِلّهِ وَ اِنَّا اِلَیْهِ رَاجِعُونَ»(12).
آنگاه ادامه داد: این در حالی است که رسول خدا(صلی اللهعلیه وآله) فرمود:
«مَنْ اَخَافَ اَهْلَ الْمَدِینَهِ اَخَافَهُ اللهُ وَ عَلَیْهِ لَعْنَهُ اللهِ وَ الْمَلاَیِکَهِ وَ النَّاسِ اَجْمَعِینَ»; (هر کس اهل مدینه را بترساند; خداوند او را مورد خوفو خشم خود قرار خواهد داد و لعنت خداو فرشتگان و همه مردم بر او باد!).(13)(14)
). کامل ابن اثیر، ج 4، ص120 و تاریخ طبری، ج 4، ص 374.
(2). «حرّه» به معنای زمین سنگلاخی و سنگستان است و چون بخشی از مدینه از سنگلاخ و سنگ های آتش فشانی پوشیده شده است، آن منطقه «حرّه» نامیده شد و به علت پیدایش این فاجعه در آن منطقه و نفوذ سپاه شام به مدینه از طریق «حرّه و اقم» به «واقعه حرّه» نیز معروف شده است. (لسان العرب، واژه حرّه).
(3). معاویه به یزید سفارش کرده بود که در صورت نقض بیعت توسط مردم مدینه، آن ها را با مسلم بن عقبه درهم بشکن! (کامل ابن اثیر، ج 4، ص 112 و الامامه و السیاسه، ج 1، ص 231).
(4). کامل ابن اثیر، ج 4، ص 117.
(5). الامامة و السیاسة، ج 1، ص 238.
(6). تاریخ طبری، ج 4، ص 381; کامل ابن اثیر، ج 4، ص 118 و مروج الذهب، ج 3، ص 70. لازم به یادآوری است که به سبب نفوذ فاجعه عظیم کربلا در افکار عمومی، یزید دستور داده بود، در این ماجرا متعرّض امام علی بن الحسین(علیه السلام) و خاندانش نشوند و آن ها
مختلفی آمده است; رجوع کنید به: صحیح مسلم، کتاب الحج، باب فضل المدینة، حدیث 10 و 16; مسند احمد، ج 4، ص 55 و کنزالعمّال، ج 12، ص 246-247. برای آگاهی بیشتر از واقعه حرّه و کشتار عظیم مردم رجوع کنید به: تاریخ طبری، ج 4،ص 370-381 ; کامل ابن اثیر، ج 4، ص 111-121 و انساب الاشراف، ج 5، ص 337-355
این فاجعه در ذی الحجّه سال 63 هجری واقع شد(1) و به واقعه «حرّه» نیز معروف است.(2)
پس از حادثه خونین کربلا و آگاهی مردم از ماهیّت یزیدو پلیدی و خباثت وی، و اعلام قیام و جهاداز سوی «عبداللّه بن حنظله غسیل الملایکه» و برخی دیگر از صاحب نفوذان، انقلاب خونینی در مدینه آغاز شد.
مردم مدینه نخست با عبداللّه بن حنظله تا پای جان بیعتکردند و آنگاه «عثمان بن محمد بن ابوسفیان»، والی مدینه را بیرون کردند. بنی امیّه در منزل مروان بن حکم اجتماع کردند و همگی در آن جا محبوس شدند.
مردم مدینه یزیدرا از خلافتخلع کرده و به بدگویی و سبّ و لعن وی پرداختند. یزید که از ماجرا مطّلع شد، لشکر عظیمی فراهم ساخت و فرماندهی آن را به عهده مردی خونریز به نام «مسلم بن عقبه» گذاشت.(3)
این فرمانده سفّاک، پس از محاصره مدینه، مقاومت آنان را درهم شکست و به قتل و غارت مدینه پرداخت و کشتار وسیعی را در این شهر به راه انداخت.
ابن اثیر می نویسد: مسلم بن عقبه، مدینه را سه روز بر لشکریانش مباحساخت که هرگونه بخواهند در آن عمل کنند. آنان به کشتار وسیع مردم پرداخته و اموال آنان را نیز غارت کردند.(4)
ابن قتیبه می نویسد: یکی از سربازان شامی به منزل زنی وارد شد که کودکی شیرخوار داشت، سرباز از او اموالی را طلب کرد، زن اظهار داشت: هر چه مال در خانه داشتم، همه را به غارت بردند.
سرباز سنگدل یزیدی طفل شیرخوار را از دامن مادر جدا کرد و در برابر چشم او چنان سرش را به دیوار کوبید که مغزش متلاشی شد.(5)
مسلم بن عقبه وقتی بر مردم مسلّط شد، از آنان به عنوان بردگان یزید بیعتمی گرفت که اختیار اموال و خانواده آن ها به دست یزیدمی باشد که هرگونه بخواهد در آن ها تصرّف کند. هر کس امتناع می ورزید، کشته می شد.(6)
در این فاجعه از بزرگان مهاجر و انصارهزار و هفتصد تن و از سایر مسلمین ده هزار تن به قتل رسیدند.(7)
ابن ابی الحدید می نویسد: لشکریان شام، مردم مدینه را سر بریدند، آن گونه که قصّاب، گوسفند را سر می برد. چنان خون ها ریخته شد، که قدم ها در میان آن ها فرو می رفت; فرزندان مهاجر و انصارو مجاهدان بدررا به قتل رساند و از آن ها که باقی ماندند، به عنوان بردگان برای یزید بیعتگرفت.(8)
مورّخان نوشته اند که از بس مسلم بن عقبه خون بی گناهان را ریخت به «مُسرف» (خونریز بی حدّ و حصر) معروف شد.(9)
در این فاجعه به زنان مسلمان نیز بی حرمتی شد و جمعی از آنان مورد تجاوز قرار گرفتند.(10)
یاقوت حموی در «معجم البلدان» می نویسد: در این فاجعه مسلم بن عقبه، زنان را نیز بر سربازان خویش مباحساخت.(11)
سیوطی (دانشمند معروف اهل سنّت) نقل می کند که حسن بصری از این فاجعه یاد کرد و گفت: به خداسوگند! هیچ کس از آن حادثه نجات نیافت (یا کشته و یا زخمی شد و یا مورد آزار و توهین قرار گرفت); گروه زیادی از صحابهو دیگر مسلمانان در آن ماجرا به قتل رسیدند; مدینه غارت شد و هزار دختر مورد تجاوز قرار گرفت!!
سپس از روی تاسّف و اندوه گفت: «اِنَّا لِلّهِ وَ اِنَّا اِلَیْهِ رَاجِعُونَ»(12).
آنگاه ادامه داد: این در حالی است که رسول خدا(صلی اللهعلیه وآله) فرمود:
«مَنْ اَخَافَ اَهْلَ الْمَدِینَهِ اَخَافَهُ اللهُ وَ عَلَیْهِ لَعْنَهُ اللهِ وَ الْمَلاَیِکَهِ وَ النَّاسِ اَجْمَعِینَ»; (هر کس اهل مدینه را بترساند; خداوند او را مورد خوفو خشم خود قرار خواهد داد و لعنت خداو فرشتگان و همه مردم بر او باد!).(13)(14)
). کامل ابن اثیر، ج 4، ص120 و تاریخ طبری، ج 4، ص 374.
(2). «حرّه» به معنای زمین سنگلاخی و سنگستان است و چون بخشی از مدینه از سنگلاخ و سنگ های آتش فشانی پوشیده شده است، آن منطقه «حرّه» نامیده شد و به علت پیدایش این فاجعه در آن منطقه و نفوذ سپاه شام به مدینه از طریق «حرّه و اقم» به «واقعه حرّه» نیز معروف شده است. (لسان العرب، واژه حرّه).
(3). معاویه به یزید سفارش کرده بود که در صورت نقض بیعت توسط مردم مدینه، آن ها را با مسلم بن عقبه درهم بشکن! (کامل ابن اثیر، ج 4، ص 112 و الامامه و السیاسه، ج 1، ص 231).
(4). کامل ابن اثیر، ج 4، ص 117.
(5). الامامة و السیاسة، ج 1، ص 238.
(6). تاریخ طبری، ج 4، ص 381; کامل ابن اثیر، ج 4، ص 118 و مروج الذهب، ج 3، ص 70. لازم به یادآوری است که به سبب نفوذ فاجعه عظیم کربلا در افکار عمومی، یزید دستور داده بود، در این ماجرا متعرّض امام علی بن الحسین(علیه السلام) و خاندانش نشوند و آن ها
مختلفی آمده است; رجوع کنید به: صحیح مسلم، کتاب الحج، باب فضل المدینة، حدیث 10 و 16; مسند احمد، ج 4، ص 55 و کنزالعمّال، ج 12، ص 246-247. برای آگاهی بیشتر از واقعه حرّه و کشتار عظیم مردم رجوع کنید به: تاریخ طبری، ج 4،ص 370-381 ; کامل ابن اثیر، ج 4، ص 111-121 و انساب الاشراف، ج 5، ص 337-355
۱.۹k
۲۷ شهریور ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.