رخواستی از تهکوک
خب معرفیه شخصیت ها:
جئون جونگکوک: پسری درونگرا که از بچه گی محبت ندیده و نمیدونه چجوری احساساتش رو چجوری به طرف مقابلش نشون بده وجدی و سرد و عصبی و گاهی اوقات مهربون فقط با رفیقاش اونم بعضی وقتا و غیرتی وددی فاکر ، پسر یکی از مافیا های بزرگ و28سالشه
کیم تهیونگ: پسر یکی از مافیا های بزرگ که خانواده جئون یکی از بزرگترین دشمنان خونی و رقیب انها هستن، تهیونگ پسری برونگرا و مهربون ولی در همان اندازه نیز جدی و ددی فاکر۳٠سالشه
(خب رفیقای کوکی همون اعضا هستن که ماشالا اونارو بهتر از خودشون) میشناسی😅😂)
ویو تهیونگ:
بازم.... بازم اه چرا هر وقت میبینمش اینطوری قلبم تند میزنه هوفف باید ی فکری به حال خودم بکنم اینطکر که پیش میره فک نکنم بتونم بدون اون زندگی کنم، نه نباید عاشق دشمن خونیم بشم اصن اونو میشه یکاری کرد وای اخه کی عاشق همجنس خودش میشه
(بچه ها این فقط یه فیکه و هیچکدوم از اونها واقعی نیس)
اوفف برم بخوابم اصن
ویو کوکی:
دیگه واقعا نمیتونم صبر کنم تولش فکر میکردم این فقط ی هوس ولی ن انگاری واقعا عاشق شدم اونم عاشق دشمن خونیم اوفف توف تو این شانس باید ی فکری بکنم باید کاری کنم که دوباره صلح بین خانواده کیم و جئون برقرار بشه
با فکر راه چاره برای زندگیم خوابم برد و سیاهی............
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کامنت: ۱٠
لایک: ۸
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.