و اولین ماهِ سال انگار لج کرده
و اولین ماهِ سال انگار لج کرده
و شبیه به کودکی سمج پاشنه پایش را
به پیشانی روزها میکوبد
خسته که میشود سازها کوک میشوند
و زندگی سازگار ترین است
اما پس از رفع خستگی دوباره شروع میکند
و متشنج میشوند تمامی دقایق
ناکوکبودن ثانیه ها و فالش بودن صداها در سرت میپیچد
کاش مادر این پسرک تخس دستش را بگیرد
و تمامی مهربانی های دنیا را یکجا نصیبش کند
فروردین پایت را از روی گلویم بردار
و شبیه به کودکی سمج پاشنه پایش را
به پیشانی روزها میکوبد
خسته که میشود سازها کوک میشوند
و زندگی سازگار ترین است
اما پس از رفع خستگی دوباره شروع میکند
و متشنج میشوند تمامی دقایق
ناکوکبودن ثانیه ها و فالش بودن صداها در سرت میپیچد
کاش مادر این پسرک تخس دستش را بگیرد
و تمامی مهربانی های دنیا را یکجا نصیبش کند
فروردین پایت را از روی گلویم بردار
۸۴۹
۰۸ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.